پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

Title-less

شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۰، ۱۲:۳۹ ب.ظ

 

به نام خدا

 

این شبها اگر خانه باشم(که نیستم اغلب) آی دلم میخواهد یک تخت بگذارم توی حیاط و دفتر ودستکم را بردارم بروم همانجا تا صبح من باشم وماه و ماه باشد ومن ! حیف که هنوز کمی خنکست هوا و کابل ای دی اس ال مربوطه هم تا آنجا نمی رسد! چاره ای باید اندیشید یقینا. کلا یک حس خوبی دارد دراز کشیدن ونگاه کردن به ماه. جدای از ذکری که همیشه ناخودآگاه تف به ریا می گویم. یک حس خوبی دارد. اگر آسمان چند تکه ابر هم داشته باشد چه بهتر. که وقتی نگاهش می کنی انگار دارد از پشت ابرها حرکت می کند.

دلم لک زده برای یک شب دراز بی خیالی.

می دانم.

چیز زیادیست.

۹۰/۰۱/۲۷
پشت کوهها

نظرات  (۱۱)

.
هرآنچه یافت می نشود، آنم آرزوست!

آورین !
ماه بایلای سر آبادی ست..

اهل آبادی در خواب...

اهل آبادی بی خواب !
۲۷ فروردين ۹۰ ، ۱۴:۰۴ حسام الدین معین درباری
یک روتور و مودم وایرلس چاره ی کار است!

خدایا منو ببخش انقد غر زدم سرت !
دقت کردین تازگیا پستاتون یکی درمیون این شکلین؟
بسه دیگه بابا!

اگه درست دقت کرده بودید می فهمیدید همشون این شکلین !
آسمون تهران که دیدنی نیست آسمون شهر ما رو ندیدید!

آسمون فقط آسمون اینجا !
آره منم اومدم وایرلسو بگم که آقای درباری فرمودن.
ولی، نبریدش تو حیاط بهتره. خلوت کردن با ماه و خدای ماه، بدون هیچ چیز اضافی لذت ناک تره....................................................
دلم کنده شده... سرجاش نیست. اونجاس..................................... شیراز.............جاگذاشتمش.........فکر کنم. البته اگه جای دیگه نمونده باشه. می دونین که راه زیادی اومدم....

:)
سلام

حس زیبایی هست که گاها تجربه اش میکنم!
البته بدون نت و اینا.

منتظرم
یاعلی

قدر بدونید پس.
صورت آفاق اگر نیلی است
من به گمانم رد آن سیلی است!!
به شاعر ش بگید تصحیح کنه !

عکس رو دیدم یاد این شعر برقعی افتادم:



نمازم را قضا کرده تماشا کردنت ای ماه

بماند بین ما این رازها بینی و بین الله!

من استغفار کردم از نگاه تو نمی دانم

اجابت می شود این توبه کردن های با اکراه

برای من نگاه تو فقط مانند آن لحظه است

همان لحظه که بیتی ناگهانی می رسد از راه

...و شاید من سر از کاخ عزیزی در می آوردم

اگر تشخیص می دادم چو یوسف راه را از چاه



واما بیتی در حاشیهء این غزل:



مرا محروم کردی از خودت این داغ سنگین بود

چنان تحریم تنباکو برای ناصرالدین شاه
نخیر همون که گفتم،( آسمون شهر ما)!
At, like

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">