پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

Title-less

جمعه, ۳ تیر ۱۳۹۰، ۱۲:۳۲ ق.ظ

به نام خدا

 

 

 

هوایت٬

صدایت٬

دستهایت٬

چشمهایت...

حواسم باشد امشب یادم نرود به موقع بگذارمشان دم در .

باور کن مدتهاست دیگر جایی برای اینها ندارم !

 

 

۹۰/۰۴/۰۳
پشت کوهها

نظرات  (۹)

سلام
ایییییی وایییییییییی!!!! چقدر وسایل!! اضافه نگهداری میکنی؟ بابا همه رو بریزید دور... آخه به درد کسی هم نمیخوره...
ساعت نه نذارید. گربه ها میان کیسه ها رو پاره می کنن. ده بهتره.

شخصا تحویل رفتگر محترم می دیم!
حواست باشد امشب یادت نرود
یادت باشد اما، حواست را هم بگذاری!
که دیگر هوس نکنی تمامشان را روزی به قیمتی گزاف، از رفتگر محل یا حتی بی محل!پس بگیری!

میشه پلاستیک زباله فک کنم !
به به...
هوایش، صدایش، دستهایش، چشمهایش آَشغالن دیگه؟؟؟
نچ نچ...

شدند
سلام
فقط سکوت
مهربانی باید کرد که مس را طلا کند
یا حسین
آره بذارید دم در، اصلاً بدین کارواش یه شستشویی بشه !
۰۴ تیر ۹۰ ، ۰۰:۴۳ روزهای پرتقالی
با مهدیا موافقم!
به این میگن دیگردرگیری اگزیستانسیالیستی نه چندان حاد

اسم رو بچه ی مردم نذارین دیگه !
آره کاشکی به همین سادگی بود. هه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">