پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

Title-less

يكشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۰، ۰۴:۴۸ ق.ظ
همیشه سعی می کنم در حد یه علیک سلامم شده بعضی وقتا اگه کسی نظری گذاشت جواب بدم. این وسط خدایی نمی تونم بفهمم بعضیا چرا کامنتاشون رو هیچوقت جواب نمیدن یا یکی در میون مثلا بنا به حس وحال جواب میدن ! من که شخصا همه ی زنگ تفریحام شبا بین نوشتنا وخوندنا پا سیستم میگذره. ولی اگه هم وقت نداشته باشم باز میذارم یه زمانی که وقت داشتم وبازم جواب میدم به نظرا.مگه اینکه واقعا دیگه وقت نداشته باشم یا حس وحالم سرجاش نباشه که اونم مقطعیه همیشه. فک می کنم جواب ندادن به کسی که نظر میده رسما یه جور توهینه. حالا هر کی آزاده هرطوری برداشت کنه یا نظر دیگه ای داشته باشه اصلا. به من ربطی نداره .

خب آخه اگه نظر مخاطب برا من مهم نبود که نمیومدم وب علم کنم اصلا. آخه وقتی نظر مخاطب برات مهم نیس اصلا چرا توی وب می نویسی. برو رو دیوار کوچتون بنویس!یا حالا که می نویسی چرا نظرا رو باز میذاری. کلا بعضی از ماها خیلی عجیبیم. یعنی به طرز خنده داری رفتارامون قابل توضیح نیس.

فک نکنید که اینو می نوشتم هیچکدوم از شماها لزوما تو ذهنم بودید. فکر نوشتن این پست مال یه مدت نسبتا طولانی پیشه.(الکی گفتم!) حالا کسی هم دوس داشت به خودش بگیره اصن. اصن منظور من همین خود شما بودی! بله همین شمایی که داری میخونی!

جدای از این شوخیا٬اینو من نوشتم که یه کم فکر کنیم. همین.

فک نکن که تو اونی نیستی که نمی تونه به من بگه چیکار می تونم بکنم !

۹۰/۰۵/۱۶
پشت کوهها

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">