پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

ریز ریز

يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۰، ۰۱:۲۴ ب.ظ

به نام خدا

 

 

شکسته ام ٬

ریز ریز

نشسته ام به جمع کردن تکه هام

رهگذری بی مقدمه لگد میزند به "همه ام"

...تقصیری ندارد

رهگذرها چیزی جز قدمهای سر به هوا نمی دانند .

 

۹۰/۰۶/۱۳
پشت کوهها

نظرات  (۹)

شنیدن صدای قرچ قرچ شیشه شکسته زیر پا خیلی لذت بخش است؛ امیدوارم به حق این روزای غیرعزیز، "همه تان" شیشه ای نبوده باشد!
باقی ...

بقایت !
سلام

وقتی قدم برمیدارم نگاهم به زمین است....
.
.
.
حواسم به این است که تکه های آدم ها رو له نکنم یک وقت...

رهگذر خوبی می شید درآینده !
هعییی

ما هم هعییی
.
این رهگذر همونیه که ریز ریزم کرده ..

مبتلا هستین پس .
« رهگذرها چیزی جز قدمهای سر به هوا نمی دانند »
! این مفهوم عجینه با بی خبری دوروبریامون از حالو هوامون یا . . .
حس عجیبی رو این جمله بهم میده
گاهی شکستن بهتر از استوار موندن مثه سنگه . . .

نه هر دم !
سلام


میگم کمک می خوایید ؟
سلام

چه اهنگ با حالی!
این خیلی خوب بود
رهگذرهای دشنه به دست حتی !

حتی !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">