پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

Title-less

دوشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۰، ۰۹:۲۸ ب.ظ
به نام خدا

شب همین که پامو از آرایشگاه میذارم بیرون انگار یه دوش آب سرد روم باز کرده باشن بعد حینش باد سرد هم بیاد با تگرگ! دو دستمم خرید بود٬ حتی نمی تونستم چشامو پاک کنم ببینم کجا دارم میرم و همینطوری باد وبارون میومد میخورد تو صورتم. عینهو این فیلمایی هس که بارون ندارن بعد یه دوش می گیرن بالا سر بازیگرای بدبخت با یه فن که باد بزنه و صحنه مهیب شه ! فقط فرقش این بود که این دوشه یه هوا گنده تر بود. اندازه ی تهرون!

در همین بحبوحه ی باد وبارون یاد اون پیرمردی افتادم که چن روز پیش روی اون پل٬ بین دوتا لاین دیدمش که یه جای دور از دسترس ٬با کارتن و پلاستیک برا خودش سرپناه علم کرده بود.

۹۰/۰۸/۳۰
پشت کوهها

نظرات  (۱۳)

خب که چی مثلا؟! ب ما چه ربطی داشت؟!
(ستاد تضعیف روحیه ی وبلاگ نویسان با همکاری سازمان ضد ِ حال به خوشحالان مقیم ِ مرکز)

مخاطب این پست اکبر آقا بقال سر کوچمون بود حالا که اینطور شد! نه شما !
بچه که بودم از خدا می خواستم بجای همه آدم های فقیر منو فقیر کنه ...
ولی به اونا پول و راحتی بده ....

بابا مهربووون!
سلام


عافیت باشه!
ولی بارون خیلی دلچسبی بود برای من...هر قدر هم شبیه سیل... بدون چتر...


بذارید فردا اگه بارون اومد فک میکنم به اون پیرمردی که شما دیدی!
.
.
.

اگه نیومدم فکر کنید !
سلام
از آرایشگاه اونقدر خرید کرده بودین؟!!!
چه آرایشگاه خوبی!
...

اره یه دو کیلو سشوار- نیم کیلو شونه و اینا !
بارون و تغرگ دوست می دارم !
ولی...



اونجا که بیشتر از اینجا بارون میاد که!
راستی نمیشه پیشنهادت رو از بندر انزلی به مشهد تغییر بدی ؟!
دلم داره داره میمیره که یه بار دیگه اونجوری دست خالی بریم پیش آقا !
دست خالی بریم دست پر برگردیم !
باشه ؟!

باشه ! :)
.
پس مرفه بی درد نیستید!
خوبه

و مرفه های بی درد رو هم دوست نداریم!
۰۱ آذر ۹۰ ، ۱۱:۴۷ بسیج خلبانان و...
...
هی نوشتم هی پاک کردم! به هر حال!
اول که خوندم فک کردم دختر می باشید! به خاطر آرایشگاه و اینا! بعد قدیمیا رو خوندم. ... هم اتاقیام بهروز و صادق و اینا! بعله!
دیدید آدم خودشو مجبور می کنه بنویسه ولی حرفی برا گفتن نداره؟!
عمومی ش نکنید اصلا. مردم می گن یارو خله!

مگه به حرفه مردمه ؟!
یعنی با توجه به کامنت بسیج خلبان و سه نقطه مردا نمیرن ارایشگاه؟!!! یعنی نباس برن؟ یعنی متداول نیس؟ یعنی اگه برن مردم میگن یارو خله؟!

یعنی واقعا توقع دارین به همه سوالاتون من جواب بدم؟!
من که شرکت بودم و غصه می خوردم که چطور برگردم خونه، یه ساعت بعدش هوا آروم شد.
منم یه پیرمرد کارتون خواب دارم که زیر پل می خوابه، تو پیچ شمرون...

پووووف
اع! یه نفر دیگه هم فک کرده شما دخترید!
ینی شما الان باید با دمبتون گردو بشکونین! که فکر کردن دخترید واقعن!
بابا دلمون بیشتر گرفت
چرا با روحیه ی ادم بازی میکنید؟
من خودم امشب حالم خوب نیست شما هم دوتا پست دلخراش گذاشتین؟
ای بابا...

عجب وعضیه!
۰۵ آذر ۹۰ ، ۲۱:۳۰ بسیج خلبانان و...
بابا جون چرا تحقیر می کنین خب؟! آخه این مردا می گن سلمونی معمولا!!!
بعدشم ینی شما هم مردین هم دم دارین؟! ااااااااااااااااااااا!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">