پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

Title-less

يكشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۰، ۰۸:۵۱ ب.ظ

به نام خدا

آدمها وقتهایی که ساکتند رفتارهای مختلفی دارند.

مثلا محسن با خودش همیشه یک چیزی را زمزمه می کند.شبیه یک موسیقی قدیمی که از گرامافون پخش می شود. که من البته بهش میگویم "ونگ ونگ" ! یا خودم سوت میزنم. اصلا هم متوجه نمی شوم. جالب است که عادتهای اینطوری را خود آدمها متوجه نمی شوند.یعنی ناخودآگاهست اصلا. کلا چون یادم رفت دقیقا چی می خواستم بنویسم ٬بقیه اش را سوت میزنم. شما هم می توانید یک آهنگ قدیمی زمزمه کنید.

۹۰/۱۰/۱۸
پشت کوهها

نظرات  (۵)

بزرگترین حسن این پست این بود که بفهمیم محسن هنوز عین قدیما حالش خوبه

نکته ی ظریفی بود!
۱۸ دی ۹۰ ، ۲۱:۱۹ زهره سعادتمند
من چی کار میکنم.....!
یادم نیس

از آقاتون بپرسید !
به محسن سلام برسون
و در ضمن سوت و آهنگ مشکل شرعی داره ... سینه بزن برادر

کوچه رو باز کن ما سینه میزنیم!
دارم فکر میکنم من این جور موقع ها چطوریم؟نتونستم به جوابی برسم

عجب!
۲۲ دی ۹۰ ، ۱۴:۵۰ زهره سعادتمن
یعنی شما از خانومتون پرسیدید؟؟!

چو دانی وپرسی سوالت اشتباس !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">