پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

پرش از خودرو

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۱، ۰۳:۳۷ ق.ظ

به نام خدا


سرو کله ی آمبولانس که پیدا می شد یعنی که یک خوابی برایمان دیده شده است که شاید تعبیرش برای بعضی ها چندان خوب نباشد !

قرار بر برنامه ی پرش از خودرو بود. یک کامیون از اینهایی که مخصوص حمل سرباز است از سرظهر آمده بود توی محوطه وانتظار قدوم مبارک ما را می کشید. گویا گردانهای دیگر زودتر شروع کرده بودند .برای همین راه افتاد و رفت سمت آنها و برای تمرین یک کامیون دیگر آمد سمت ما. پرش از خودرو در حال حرکت به این شکل بود که باید موقع جدا شدن از کامیون یک چرخ سیصدوشصت درجه توی هوا میزدی و با نوک انگشتها، نرم میامدی روی زمین وغلت میزدی به حاشیه ی جاده و همانجا موضع میگرفتی. اولش دو سه بار با یک کامیون ایستاده تمرین کردیم. مربی اصرار داشت که این کامیون از آنی که میخواهیم ازش بپریم بلندتر است و ما از آنجا که بچه های باهوشی بودیم، موقع پریدن از کامیون در حال حرکت اصلا از بلندتر بودن آن نعجب نفرمودیم !

یک کمی ترس داشت اولش. ولی اگر درست می پریدی کار ساده ای بود.بعضیها هل می شدند .بعضی ها وارونه میچرخیدند و به سمت داخل جاده غلت میزدند. سه بار این کار تکرار شد و هر بار کامیون سرعتش را بیشتر می کرد.اسلحه ها را با خودمان نیاورده بودیم و نبود همچین دستگیره ای کار را ساده تر می کرد. فلسفه ی پرش از خودروی در حال حرکت اصولا برای وقتهاییست که مثلا منطقه ناامن است و یا موضع شما زیر آتش است و خودرو در صورت توقف برای خالی کردن نیروها مورد هدف قرار می گیرد. شاید تنها فایده ی این تمرین این بود که به ترست برای پریدن غلبه میکردی و میفهمیدی که به قول قدیمی ها چشم میترسد و دست عمل میکند.

۹۱/۰۴/۰۶
پشت کوهها

نظرات  (۱۲)

سلام

دیروز، حرم، دوتا سرباز دیدم یاده شما افتادم!
دعاگوییم حرم امام رئوف ..
۰۶ تیر ۹۱ ، ۱۹:۳۲ زهره سعادتمند
زانوهاتون زخمی نشد؟! :پی
وای چه کارای سختی میکنید شما

۰۷ تیر ۹۱ ، ۰۷:۲۲ میمِ‌ لام
خدا رو شکر من سربازی نمی‌رم ام‌سال. اگه می‌اومدم، موقع پرت کردن، خودمو، بی‌ادبیه [..] می‌کردم. خیس نه،‌ یه چیز دوحرفیه. که خب بی‌ادبی می‌شه بگم!
.
پست قبلی هم کولاک بود، نیاز به گفتن که ندارد، دارد؟!
سلام
جالب بود ...جالب تر اینه که به این فیلم ها مجوز داده میشه...جالب تر تر این که ما بیشتر از اونکه باید نگران والت دیزنی باشیم باید نگران رسانه ی ملی!خودمان باشیم.با آی فیلم و شبکه های دیگرش.
صداوسیما ی ما واقعا روز به روز داره بدتر میشه...
هرچند که از نظرمن اینها همه از روزی عمدو کاملا آگاهانه اس.مثل فیلم روزهای زندگی که کاملا آگاهانه دفاع مقدس را در دید آدم ها خراب کرد!
یاعلی
سلام ببخشید کامنت قبلی را اشتباها برای شما گذاشتم برای وبلاگ دیگه ای بود!
چقدر کار جالبی بوده اما فکرکنم اگر موقع پرش مجبور به تیر اندازی هم میشدید دیگه خیلی فاجعه میشد!
یاعلی
۰۷ تیر ۹۱ ، ۱۸:۴۰ الهه(تب فصلی)
منم یه بار از وانت در حال حرکت پریدم البته مال خیلی وقت پیش بود و الان دیگر از این جلف بازی ها نمی کنیم!
دیدین سریالتون هم ساخته شده شبکه سه پخشش می کنه ساعتشو نمی دونم ولی اسمش پشت کوه های بلنده!
بالاخره دوربینتونو بردیدباخودتان :))من همیشه از بلندی می ترسم !!
به به.
اون وقت عکسها از خودتان است؟

ما سمت راست تصویر پخش زمین هستیم !
خدا صبر بده. عقل بده. قدرت بده. به حق همین شبا.
۱۴ تیر ۹۱ ، ۱۲:۳۸ خارج ازچارچوب
این که شد فوتبال شائولین! کم کم داری منو از شرکت در این خدمت مقدس منصرف میکنی
سلام، بله ما هم که آموزشی مون تو آیت الله خاتمی یزد بود، پرش از ماشین رو داشتیم که خیلی خندیدیم، ممنون که خاطرات آموزشی رو برای ما زنده کردید، مطالب وبلاگتون زیباست اگه علاقه مند به تبادل لینک بودید خبر بدین 🌷🌷

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">