پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

اعتماد

سه شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۱، ۰۱:۴۷ ق.ظ
به نام خدا


دفه ی اولیه که دارم می پرم. چتر رو بستم ولی هنوز اصلا نمیدونم سر و تهش کجاشه. انگار که قبلا برام گفتند و الان هیچی یادم نمیاد .همیشه هروقت هل میشم اینطوری میشه. همین که میایم حرکت کنیم میگم فلانی این دستگیرهه کجاش بود؟! میگه کدوم دستگیره؟ میگم همونی که میکشی و چترت وا میشه. یه چیزی رو نشونم میده و میگه ایناهاش. بپر ! 

میگم من می ترسم.

میگه نترس.مشکلی نیست. به تجهیزاتت اعتماد کن. 

میام حرکت کنم ، یه لحظه مکس می کنم.

میگم به تجهیزاتم ... یا به خدا ؟

۹۱/۰۵/۰۳
پشت کوهها

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">