پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

شلم شوربا !

شنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۱، ۱۰:۴۷ ق.ظ
به نام خدا 

خداوند یک احساس همدردی رو نسبت به همدیگه در بین سربازها قرار داده . طوری که وقتی یه جایی همدیگه رو می بینند ویکیشون می فهمه جایی که خودش خدمت میکنه در اصطلاح تخصصی "کویته"و بغل دستیش در حال صاف شدن در فلانجاست، قطعا بهش دلداری میده که چیزی نیست و میگذره و زود تموم میشه و درست میشه کم کم و از این صوبتا. صبحای خیلی زود که یه تیکه از مسیرم رو با اتوبوس میرم همیشه چن تایی سرباز هم توی مسیر سوار میشن. این اورکتی که می پوشم معلوم نمیکنه که افسرم یا صفر یا چی اصن. همین باعث میشه اگه خوابت نیاد توی مسیر بشه هم صحبت یکیشون بشی. همیشه سوال اول اینه که کجا خدمت می کنی و اونجا چطوره و چقدر پست میدید و از این حرفا. عموما به سربازای دیپلم و زیر دیپلم توی پادگان سخت میگذره. البته جدای از بحث درجه,موضوع دیگه ای تحت عنوان پایه ی خدمت مطرحه که یعنی هرچی سابقه ی خدمتت توی پادگان بالاتر میره ,اوضاع هم برات بهتر میشه(توی سپاه البته اینطوره,بقیه رو نمیدونم).یعنی پیش میاد که یه سرباز سیکل به خاطر پایه ی خدمتی بالاترش از یه فوق لیسانس به مراتب بیشتر احترام و اجر وقرب داره! ولی اون اولش معمولا همه کارای نخواستنی رو دوش این بندگان خدایی هست که افسر نیستن. (البته بسیار افسرهایی رو میشناسم که شهادت دادند نصف درختای پادگان رو با همین دستاشون و به دستور مافوقشون کاشتند! این یعنی سخت نباید گرفت! اصولا استفاده از واژه ی "چرا؟! " اتلاف عمر گرانبهاست!) کار اینها هم شامل نظافت ساختمونا و محوطه و سرویسها میشه تا نون گرفتن ونفت خریدن و آب حوض خالی کردن  و هرکار دیگه ای که وجود داشته باشه و بهشون محول بشه. که این مورد آخری رو چند روز پیش شاهدش بودم که بچه ها داشتند آب حوض مسجد پادگان رو خالی میکردن والبته خیلی خوش میگذشت بهشون ومیخندیدن حسابی!  البته توی ناحیه ها وضعشون به مراتب بهتره. همونم همه جا مثل هم نیست. عموما بعد از تموم شدن آموزشی وقت سربازا به بطالت محض میگذره. این در حال حاضر یعنی چیزی حدود نوزده ماه از خدمت هر سرباز. البته اونهایی هم که به خاطر تخصصشون یا به هردلیل دیگه به کار گرفته میشن از واژه ی بیگاری استفاده میکنند! چون مثلا مهندسی که برا محاسبات و کشیدن نقشه ی یه سازه در بیرون از اینجا مبلغ قابل توجهی دریافت میکنه ،برای انجام دادن همون کارا توی اینجا حقوقش با سربازی که ول میچرخه هیچ تفاوتی نمیکنه.(حقوق سربازهای لیسانس و فوق لیسانس از 50-60هزار تومن بیشتر نمیشه!). برا همین بیشتر سربازا تخصصشون رو انکار میکنن . به همین سادگی. این اصل جا افتاده اصن که "من هیچ کاری بلد نیستم!" چون جدای از حقوقی که برا سرباز وجود نداره، احترامی که باید گذاشته بشه به فرد هم متاسفانه اتفاق نمیفته. همین باعث میشه که فقط تحمل کنی که این چند وقت بگذره و رسما کسی به کسی "خدمت"ی نمیکنه. 


این شده اوضاع ما !


۹۱/۰۸/۱۳
پشت کوهها

نظرات  (۱۹)

چقد من فک کردم ب این قضیه ک رسما کسی ب کسی خدمت نمی کنه

عجب اوضاعیه ها

کاش یکی ی کاری می کرد
اجر و قرب؟ ارج و قرب؟
واسه همینه که همه می خوان هر جور شده فرار کنن دیگه ! ... چون هیچ چیز جز تلف کردن عمر نداره . و بدتر از اون اینکه هرچی هم بلد بودی فراموش می کنی !

اصن یه وضعی
۱۳ آبان ۹۱ ، ۱۳:۴۷ زهره سعادتمند
دیگه پشیمونی سودی نداره. از اول نباید میگفتید فیلمبرداری و اینا بلدید!
[آیکون کباب شدن دل]
سوال :با این اوضاع حالا تصمیمتون چیه استعدادهاتونو شکوفا می کنید 20 نمره
برای ما که کویت کویت بود توی دو ماه هفت کیلو اضاف کردم از این لحاظ گفتم که حسابی دلت کباب شه
یه چیزی رو بهم بگو.چرا سربازا انقدر اعتماد به نفس در حد لالیگایی پیدا میکنن؟!یعنی من هرچیز سربازی رو بد بدونم این کچل کردن و ریش کوتاه کردنشو بهترین قانونش میدونم

ولی یه ضرب المثل لاتین هس که میگه لباس مرد رو میسازه.
اینی که گفتم جوابشو خودم میدونستما ... منظورمم اعتماد به نفس در اجتماع بود.و الا تو پادگان که ...!
اولا که سلاملکم

دوما که اومدم قضیه اون اجر و ارج رو بگم که دیدیم یه دوست دیگه مون گفتن و شما هم وقعی ننهیده اید!!!

سوما که معمولا هر کسی یه سربازی رو برای بار اول میبینه (حالا چه خودش سرباز باشه چه نباشه) میپرسه: " چن ماه خدمتی سرکار؟"

چهارما که 50-60هزار تومن؟ همچنان گریه ی حضار!!!

پنجما میخواستم بگم "پسرخاله منم سربازه و محل خدمتش تا خونه شون چند قدم بیشتر نیست" بعد دیدم اگه بگم ممکنه غصه بخوری،پس منم چون نمیخوام غصه بخوری نمیگم که "پسرخاله منم سربازه و محل خدمتش تا خونه شون چند قدم بیشتر نیست"
در مورد مفهوم کلی پستتون:


گریه ی حضار


موارد دیگر...در کامنت بعدی
ینی اینقد وضع سربازا بده ؟!

ینی انقد از سربازیتون گفتید و ما هم خوندیم امکان نداره من سرباز ببینم یاد پشت کوهها نیفتم!
تازه جالبیش اینه که بررسی میکنم بنا به جایی که سربازه داره نگهبانی میده یا مثلا لباسی که پوشیده سرباز خوشبختیه یا از اون خیلی گناه داره هاست!!
تو این سربازا که رویت شدن یکیشون که داشت وسط یه بیابون بی آب و علف تک و تنها نگهبانی میداد با اختلاف چشم گیری از همه ی اون سربازای مشاهده شده عنوان "طفلی" را از آن خود کرد!
وای پسر محشر مینویسی محشر جواب میدی کلن خیلی محشری
ی چندتا از این پسرا داشتیم دوروبرمون زندگی دیگه چی میشد !!
ولی خب امیدوارم پر رو نشین
کلن بکی از سر گرمیام وقتی که میام سایت دانشکده دیدن وب شماست وخوندن نظرات
نمیدونم چرا اینقد ازت تعریف کردم ...
سلام
من سربازی رو دوست دارم!

منتظرم
یاعلی
۱۵ آبان ۹۱ ، ۱۳:۰۸ الهه (حاجیه خانم)
سربازا کار بدی می کنن تخصصشونو نمی گن. حالا یه کم کار کنن چی میشه مگه؟؟؟
اصلا خدا می خواد که سربازا با همه تخصصشون کار کنن! خوب شد؟
خیلی گشتم تو فامیل که ببینم سربازامون چطورین!
یکیشون که اصلن نم پس نداد تو کل دوسالش! فقط وختی موهاشو زدن تا دو هفته با هیچکس حرف نزد!فقط همین! تازه هر روزم با ماشین خودش میرفت!
یکیشونم که داداشم بود همه فامیل تقریبا تو شبای مختلف گزارش اینو میاوردن که با یه ظرف کباب کوبیده و جوجه و ... تو راه رفتن به خدمت دیدنش! فک کنم اکثر فیلمای مهم زندگیشو تو خدمت دید!!!!
اینا رو گفتم که یه روضه ای خونده باشم!!

دوما راه پله های اتاق بالا اسم مرموزیه و منو یاد فیلمای ژانر وحشت میندازه!
sar kar chand mah khedmati?

24 mah !
من قبلن خیلی سعی کرده بودم کامنت بذارم
ولی نشده بود
فقط بگم که من تمام امیدم به معافیت کامله! نه معاف از رزمی که پزشک اولیه گفته!

معاففیت از رزم موقع آموزشی و بعد از آموزشی یعنی پرداختن به نظافت پادگان بجای رژه رفتن یا پست دادن. البته زود میگذره.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">