پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

از ماجراهای اکبرآقا !

سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۲۷ ب.ظ

به نام خدا


اکبرآقا - بقال محل- از وقتی سرباز شدم ،هر وقت رفتم در مغازش یه ربع منو نیگه داشته تا از خاطرات خدمتش بگه تا به قول خودش سخت نگیرم چون زود میگذره وهمش خاطره میشه. حالا راستش نمیدونم قضیه چیه. من در عنفوان جوانی آلزایمر گرفتم یا اکبر آقا. آخه اون اوایل میگفت خدمتم بیرجند بود سال شصت و دو ،اونم ارتش . یه روز میگه ژاندارمری بودم پیش از انقلاب. یه روز خدمتش جبهه بوده و نصف هم خدمتیاش مفقو الاثر شدن حتی!

خلاصه که سعی کنید خاطرات خدمتتون رو مکتوب کنید بذارید یه جا امن تا در ایام کهنسالی کسی در موردتون پست ننویسه!

۹۲/۰۱/۲۰
پشت کوهها

نظرات  (۱۱)

حالا بد نکرده که

خواسته بهتون سخت نگذره!


ما قدردان زحماتش هستیم!
من که خودم تفنگدار نیروی دریای ایالات متحده بودما
آره داداش روزی سه بار میدادن کوسه ها منو بخورن ولی نمیدونم چی میشد کوسه ها از دستم فرار می کردند میرفتند سیم اینترنت میجویدند :|

آره زمان مام کوسه هاش مالی نبودن!
ما خانم ها که از هفت دولت آزادیم الحمدلله رب العالمین! 

حتی هشت دولت!

حالا ما که سربازی نمیریم وظیفه مون چیست دقیقا!!!؟

(آیکون اونی که در فکر عمیقی فرو رفته ی بلاگفایی)


آیکون اونی که نمیدونه وظیفتون چیه دقیقا !
من بچه که بودم یکی از دغدغه های اساسی ام این بود که چرا پسرا باس دو سال از عمرشونو این جوری تلف کنن!!از بچگی من آدم فهمیده ای بودم!:دی

بابا بچه ی دغدغه مند!
آخ آخ آخ .... 
:)
الکی می گه؟؟؟

:)))

 شب دراز است وقلندر بیدار....

شومام میرسین ب اکبر اقا

صبر کنین ...


ما همین حالاشم از اکبرآقا عبور کردیم!
آی آی آی (با صدای سینا حجازی)

دل‌م پی دل‌ته...
آخ کجا منزل‌ته؟!

برو بچه مزاحم نشو
اون بند پوتیناتم درست ببند تا بالا !
این جوری به قضیه نگاه کن! او خاطرات مکتوب نشده کل آقایون محل رو به اسم خودش برای شما تعریف کرده بصورت متنوع وغیرتکراری!
اما...
شما که خاطراتت رو مکتوب کردی مجبوری فقط همینا رو بگی و نوه نتیجه هات هی بگن وااای بازم خاطره تکراری سربازی آقاجون! تازه اگرم بخوای محض تنوع یه واو رو جابجا کنی با ارائه سند معتبر رسوا میشی! :)))


من نوه هام ینی جرات دارن وقتی دارم خاطرات تکراری خدمت، جلد نود و سه ،صفحه ی شونصد رو تعریف می کنم ابراز وجود کنن؟!

خب شاید هی فرار می کرده هی خدمتش ادامه داشته

شما جربزه نداشتین ی دور روز از خدمت فرار کنین دلیل نمی شه ک دیگرانم نداشته باشن. می شه؟ ن من می خوام ببینم می شه؟ ن بگید دیگه!

<آیکن یک انسان باتجربه>و <آیکن اینکه دیگه حسش نیس آیکن بسازم>و البته <آیکن چ وضشه بابا اینجا آیکن نداره؟>


آخه ینی از ارتش فرار میکرده میرفته سپاه از اونجام میرفته جبهه؟!
آیکن داریم مردم؟!

خب شاید می شده

شما ک اونموقع نبودین  ک

بودین؟

خبر دارین چ خبربوده؟

اصن شما ک اطلاعات ندارین چرا ب اکبرآقا گیر می دین؟

 

<آیکن طرفداری پروپاقرص از اکبرآقا >


همین شوماها هستین که مشوق اکبرآقا هستید دیگه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">