شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۵:۲۴ ب.ظ
به نام خدا
موقع برگشتن از اداره دلم هوای هویج بستنی میکنه. میلاد میزنه کنار و میخوام پیاده شم که دو تا دختری که چند متر عقب تر ، با سر و وضعی که نیازی به توصیف نداره و کنار خیابون وایسادن میان سمت ماشین و همین که بخوایم واکنشی نشون بدیم در رو باز میکنن و سوار میشن.
من :| میلاد :| هویج بستنیا :|
میلاد خیلی مودبانه میگه "بفرمایید لطفا پیاده شید."
دخترا یه کم مکث می کنن و انگار بهشون برخورده باشه. به هم نگا می کنن.
من ادامه میدم "بفرمایید لطفا".
و پیاده میشن.
وقتی هویج بستنی داره آماده میشه اونور خیابون رو نگاه می کنم که یه ماشین دیگه مقابلشون ترمز زد و سوار شدند و رفتند.
این ماجرا هیچ نتیجه گیری خاصی نداره.
این ینی آخر نتیجه گیری مثبت بوداا !
مشتریاشون که خرگوش نیستن که هویج گاز بزنن ! :دی
مستقیم دست چپ ته جهنم!
احسنت!
آفرین!
چرا هیکشی به این مساله اشاره نمیکنه آخه!
اشهدان لا الاه الا الله!
آیا هویج بستنی در ایام خاصی از هفته توصیه شده است؟ :|
آیا این صحیح است؟!
به امید خلوت شدن جزایر پانکراس شما !
حاجی تو که رفتی ما با آرمانهامون خدافظی کردیم رفتیم آبهویج!
آبهویج بستنی!
می فهمم اینا رو
اونا رو هم می فهمم
کلا خیلی می فهمم!
نه دیگه موضوع رو پیچیدش نکنید!
راه دیگه که بود
ما بلد نبودیم :|
تقصیر ماشین رفیقمون بودکه از این مدل بالاها بود!
تاسفم یه نوع ابراز نظره :|
ما از گونه های در خطر انقراضیم
کاشکی مسئولین رسیدگی می کردن!
سلاملکم عمو :)
سرنشینان در درجه دوم اهمیت قرار میگیرن!
با تشکر از شما ومسئولین که موجب انولاد ما میشن!
تو همین مایه ها.
عجب :)
داستان چیش چیه؟
اگه میخواین بگید تا دعوت نامه برفستم شمام بیاین بازی.
:|
بابا معروف!
بیا یه عکس باهات بگیریم!
:|
بح بح
ما بی تجربه ایم داداش تازه داریم یاد میگیریم!
من میخواستم کم کم مشخصات وبتون رو بدم اقا پلیسه بسپرم کودکی چند ساله چند وقته گم شده !
اصن معلومه کجایید؟!
شما یه ظرف خرما بذارید ما نامردیم نیایم!