پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

پووووووف

چهارشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۲، ۰۷:۳۱ ب.ظ

به نام خدا

صبحای زود که میرم اداره یک مادر و بچه ای هستن که بیشتر روزا توی تاکسی می بینمشون. بچه حدودا پنج شیش سالشه ومعلومه مادره داره می بردش تا بذاردش مهد و خودش بره برسه سر کارش و همیشه اون موقع صبح خوابه و معلومه مادرش توی خواب لباس تنش کرده آوردتش . بعد تمام طول مسیر که شاید هفت هشت دقیقه باشه، مادره با بچه هه حرف میزنه همش. بچه هه خوابه خوابه. بعد از ظهرا که از اداره بر میگردم هم دقیقا همین مدلی هستن. بچه هه خوابه ومادره بغلش کرده و فقط شاید موقع سوار وپیاده شدن چن لحظه بیدار بشه.

کلا این بچه هایی که مادراشون به هر دلیل مجبورن بیرون از خونه کار کنن زندگیشون سخته. هم مادره سختشه هم بچه هه. کلا خدا به همشون صبر بده.

خب این چه وضعشه آخه اول صبحی ما رو به تامل در احوال بچه ها وامیدارین خب!

۹۲/۰۷/۱۰
پشت کوهها

نظرات  (۱۷)

اون وقت بچه هه که خوابه مامانه چی بهش میگه؟!

ماهم وقتی مامانمون میخواست بره سرکار، میفرستادمون دنبال نخود سیاه! بعد که برمیگشتیم میدیدم جا تره و مامانه نیست و دونقطه گریه ی شدید :دی

مامانا وقتی بچشون خوابه و دارن می برنش مهد معمولن در چه موردی باهاشون صحبت می کنن؟!
از همون مدل صوبتا !

من یکی موندم چ فکری میکنن این مامانا...بنده خودم از یک ماه گی یعنی دیگه میشه گفت از بدو تولد مهد کودک میرفتم ...الان ب ضرس قاطع میگم عمرن برم سرکار ...میشینم مثه یک خانووووم بچه هامو بزرگ میکنم ....

آخ کی میشه یکی بهم بگه ماماااااااااااااان


دی ان ای شما رو باید بدن شبیه سازی کنن به عنوان مادر نمونه !

آره گناه داره واقعا !

البته خودمونم دست کمی نداشتیم :|

 


شما عاره ولی وضع ما از این نظر خوب بود اون زمون !
bebakhshida, vali khodetun fuzuli kardin naaa konjkavi kardin , be bache mardom chikar darin akhe

یکی نیس همینو بگه بهمون!
۱۱ مهر ۹۲ ، ۰۶:۵۸ طاهر حسینی
کاش مینوشتین مادره به بچش چی میگه.

حرفای خیلی معمولی
هیچ حرف خاصی توشون نیس هرچی یادم میاد
۱۱ مهر ۹۲ ، ۱۰:۱۹ زهره سعادتمند
کاش هیچکس مجبور نباشه (به هر دلیلی)

هاااا
واسه همین بود سر کار رو گذاشتم کنار.
البته واسه من کودک درونم داشت دغ می کرد از صبح زود بیدار شدن.
خدا به همه مادرهای شاغل که مجبورن کار کنن، توان بده به بچه هاشون صبر.

خواستم بگم کدوم بچه؟ دیدم کودک درونتون مثه اینکه سرکارتون گذاشته!
۱۱ مهر ۹۲ ، ۲۱:۳۹ خارج ازچارچوب
آخ آخ آخ چی میخواد بشه این بچه.... . بعضی بچه ها تا مدرسه نرن حرف زدنم یاد نمیگیرن!

بعضیاشون حرف زدن رو پا تلویزیون یاد میگیرن!
عمرا بذارم بچه‌م انقد زجر بکشه...

آورین
ئه؟! اون اقاهه کهصبحا نصف بیشتر راه مى خابه نصف دیگه ش داره تامل مى کنه شمایین؟

من همشو دارم تامل می کنم! اون یکی دیگه هس!
:)

:)
۱۲ مهر ۹۲ ، ۲۲:۲۲ سجاد عبدی
:)
خدا عاقبت ما رو بخیر کنه :)

بچه های امروزی ....
البته ماهم شاملشیم :)
هه...

خدا قوت ...

:)
۱۳ مهر ۹۲ ، ۲۱:۰۲ مـَـ ه جَـبـیـטּ
آیا این صحیح است کِ بچه در مهد کودک بِ سر ببرد ؟

» دوس ندارم اینجوری باشه .. کِ از سر اجبار .. اینجوری شه ..
حتی بدونِ اجبار هم دوس ندارم اینجوری شه ..
خلاصه مادر باید برا بچه ش مادری کنه .. نه اینکه مهد براش مادری کنه !



آورین آورین
حقیقتش کودک درونم از سر کار برداشت منو

:))
۲۰ مهر ۹۲ ، ۲۰:۵۹ دولت انتظار
ای بابا دست رو دلمون نذارید که خونه....شماها نمیدونید ماهایی که صب زود باید بیدار میشدیم با سرویس اداره میرفتیم مهد چیا کشیدیم اون از نوزادیمون
اونم از کودکیمون که یا از مدرسه میومدیم خونه تنها باید ناهارو تو پلوپز گرم میکردیم میخوردیم یا میرفتم خونه همساده....
خدا به بچه های ما رحم کن

+نقطه اشتراکم با این بچه = منم صبا همش خواب بودم تو راه

نچ نچ نچ نچ
سلام

اون روزا که ما نمیتونستیم بخابیم آخه!

تکنولوژی پایین بود!

پدر گرامی ساعت 6 صب مارو مینداختن پشت دوچرخه! میبردن خونه مادربزرگمون!

حالا خودتون حساب کنین تو زمستون چه بلایی سر من میومد!

اگه یه لحظه غفلت میکردم با پس کله می اومدم تو اسفالت!
اصن یه وضی...

بازم خوبه الان بچه ها میتونن بخوابن.
والا به قرآن!

زمان ما که ازین امکانات نبود.

یه جوراب که برامون میخریدن تا یه سال از جعبه درش نمی آوردیم و هی هر روز صب میرفتیم نیگاش میکردیم و خرذوق میشدیم تا شب!

الان طرف برا بچه شش ساله دویست و شیش صندوق دار میخره بچه اصن نیگاشم نمیکنه!

دوره ای شده ها!

میای بریم ازین دوره؟؟؟

شیش صب پشت دوچرخه خدایی خیلی ستمه!
اصن ینی اشک تو چشام حدقه زدااا ! :|
ها راستی این قضیه افزایش ساعت کاری صابونش به تن ما هم خوردا!

حالا اگه احمدی نژاد این کارو کرده بود واویلا! تا عمر داشتیم به ما بد و بیراه میگفتن!!!

جدن شانس هم چیز خوبیه ها که بعضیا دارن. نه؟

مرد خواب تو ساعت اداری
تازه دو ساعتم اضافه کاری.....


آقا خوش باشین
ما که داریم کار اداری رو ول میکنیم میایم بیرون.
ان شاالله خدا بعد سربازی یه کار درست و درمون هم به شما بده

یاعلی

خدا از دهنت بشنفه وما رو از دست این قوم اشقیا نجات بده !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">