پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

انتخاب

يكشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۱۵ ب.ظ

آن بالا که بودم، فقط سه پیشنهاد بود.

اول گفتند زنی از اهالی جورجیا همسرم باشد. خوشگل و پولدار. قرار بود خانه ای در سواحل فلوریدا داشته باشیم. با یک کوروت کروکی جگری. تنها اشکال اش این بود که زنم در چهل و سه سالگی سرطان میگرفت. قبول نکردم. راست اش تحمل اش را نداشتم. 

بعد موقعیت دیگری پیشنهاد کردند : پاریس... خودم هنرپیشه می شدم و زنم مدل لباس. قرار بود دو دختر دو قلو داشته باشیم. اما وقتی گفتند یکی از آنها 9 سالگی در تصادفی کشته میشود. گفتم حرف اش را هم نزنید.

بعد قرار شد کلودیا زنم باشد. با دو پسر. قرار شد توی محله های پایین شهر ناپل زندگی کنیم. توی دخمه ای عینهو قبر. اما کسی تصادف نکند. کسی سرطان نگیرد. قبول کردم. 

حالا کلودیا- همین که کنارم ایستاده است - مدام می گوید خانه نور کافی ندارد، بچه ها کفش و لباس ندارند، یخچال خالی است. اما من اهمیتی نمیدهم. می دانم اوضاع می توانست بدتر از این هم باشد. با سرطان و تصادف. کلودیا اما این چیزها را نمی داند. بچه ها هم نمیدانند....

(پرسه در حوالی زندگی، روایت مصطفی مستور)


تنهایی

۹۳/۰۳/۱۸
پشت کوهها

نظرات  (۱۲)

زیبا بود 

ممنون


قابلی نداشت
۱۸ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۱ پلڪــــ شیشـہ اے
اوضاع می توانست بدتر از این هم باشد ... 


الحمدلله رب العالمین 

بله
خدا را شکر
خیلی خوب. یاد داستان "چند مسئله‌ی ساده"ش افتادم که البته خیلی متأخرتر از این است. آن‌جا به ما قدرت می‌دهد که برای یک بابایی زن انتخاب کنیم!

عجب !
نخوندم متاسفانه
اوضاع میتوانست بدتر از این هم باشد 
پدرم همیشه ی توی زندگی این حرف توی گوشم میخونه 

آفرین به پدر
گاهی می‌دونیم که اوضاع می‌تونست بدتر باشه ولی باور نداریم و زندگی حال رو خراب می‌کنیم.


بله بله
درسته
۲۲ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۳۹ پلڪــــ شیشـہ اے
+
به 
22:23
۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۵۰ عارف عبداله‌زاده
البته یک شاید گزینه اول و یا دوم رو انتخاب کنه، بعد بگه که اوضاع بدتر از اینها هم میشه بوجود بیاد، پس همینا خوبه!

بله
البته داستان نمادینه
انتخاب دست یکی دیگس :)
۲۶ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۶ واقعیت سوسک زده

 و چون مثل کلودیا و بچه ها نمی دانیم ... نمی دانیم ...

مصطفی مستور تو "روی ماه خداوند را ببوس" میگه زندگی پر از انتخابه هر انتخاب می تونه راه رو برات روشن تر یا تاریک تر کنه. اگر درست انتخاب کنی راه روشن تر میشه و اگر غلط انتخاب کنی راه تاریک تر می شه و عقب می مونی. البته این نقل به مضمون بود عین متن رو خاطرم نیس دقیقا.
به نظرم این آقا انتخابی کرده که راهو براش روشن تر میکنه اگر به نظرش اوضاع بده به خاطر اینه که به انتخابش ایمان نداشته.
شاید به ما هم چنین پیشنهادهایی شده باشه... اما یادمون رفته باشه!
۰۳ تیر ۹۳ ، ۱۳:۲۰ مـَـ ه جَـبـیـטּ
سلام
پدر بهتر هستن ان شاء الله ؟

سلام. خدا رو شکر.
مستورو هر جا ببینم می کشمش
به خدا می کشمش
به همه هم گفته م
حالا ببینین...


من دیگه حرفی ندارم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">