پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

سوا نکنید، درهم می باشد

شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۲ ب.ظ

به نام خدا

1- چندین سال وول خوردن و کار کردن توی سیستمای اداری مملکت عزیزمون درسهای بسیار دهشتناکی به من یکی داده! مثلا اینکه ممکنه به دلیل تغییر یک نفر توی سیستم و ناآشنا بودن طرف با روالها و ترس مهلکش از پرسیدن سوال(!)، دو ماه حقوقی به شما پرداخت نشه! و نکته اینجاست که اگر خودتون پیگیری نفرمائید این مدت قابل افزایش بوده و سقف مشخصی نداره!

2-با همه ی احترامی که برای خیلی از دوستان قائلم

هنوز بعد از این همه مدت نمی تونم درک کنم که ازدواج کردن با پشتوانه ی مالی پدر گرامیتون،

دقیقا کجاش مایه ی افتخاره؟!

3-دلم یه تلفنی می خواد که یه طرفه باشه. به این معنی که هیشکی نتونه بهت زنگ بزنه و بتونی به همه زنگ بزنی! هیشکی هم نتونه بهت بگه خودخواه!

4-هیچوقت نتونستم با هیچکدوم از میوه فروشی هایی که اجازه ی سوا کردن رو به مشتری نمیدن کنار بیام! خب چرا باید کسی میوه ی خراب بخره؟! نمیدونم. یا حرفی که من می زنم مسخرست، یا کاری که اونا می کنند!

4-تا حالا چند تا پیشنهاد اربعین کربلا رو به خاطر کارای عقب مونده و مشخص نبودن برنامه هام رد کردم. بی لیاقتی که شاخ و دم نداره.

4-توی ذهنم بود که این مطالب ارزشمند فوق رو توی 4 مورد خلاصه کنم! اینم یه راه حله بالاخره!

۹۳/۰۹/۰۱
پشت کوهها

نظرات  (۱۸)

ای دهه ی شصتی ها
ذهنتون عادت کرده ب کیلیشه ها

هنوز از سیستم چاهارگزینه ها بیرون نیومدین؟


عاقا بشکنید این محدودیت ها رو[زبان]

نمی توانیم! در ناخوداگاهمونه اصن!
۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۲:۲۰ زهره سعادتمند
تلفنه که یکطرفه بشه، شمام دیگه به کسی زنگ نمیزنی.  خیالت تخ! 

ازدواج افتخارآمیزی نیست. اما کمک هاشون یجاهایی نیازه.  چون یک پسر، تقریبا وقتی میتونه خودش تنهایی بره جلو که چهل و پنج ساله باشه! البته به شرط کار کردن مداوم تا اون سن!
بازم البته ربط زیادی به همسری که انتخاب میکنه داره.

در مورد اون تلفن یه طرفهه قبول ندارم، آخه به یه عده ای نمی شه زنگ نزد!
در مورد ازدواجم قطعا یه جاهایی نیازه. ولی وقتی بشه اول تا آخرش بده!
Are you ok?
It is a question as a psychology student

No psychopath ever admits his or her psychic issue!
you really want an answer?!

توی استودیو  تلویزیونی یک خط تلفن هست به نام هات لاین 
وقتی کارگردان استودیویی برش میداره مستقیم تلفن ناظر پخش شبکه زنگ میخوره !
فکر کنم برای همه مخاطبات باید یکی از این تلفن ها داشته باشی ! تا برش داری مخاطبت بگه جانم ... :D

آورین!
۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۶:۰۸ محمد مهدی
بقیه‌ی حرفات که نه، ولی مورد ِ شماره‌ی دوت مسخره‌ست. فلذا سکوت می‌کنم.

اتفاقا نظر من برعکسه! فلذا سکوت می کنم.
من دلم تلفن یه طرفه میخواد که همه بتونن بهم زنگ بزنن آ من نتونم، که خرجی پام نیفته!

مگه ازدواج مایه ی افتخاره؟  که حالا پشتوانه ش بابای ادم باشه یا خوده طرف؟

این تلفنه احتمالا فقط در محدوده ی اصفهان آنتن میده!
Yeah
I want YOU answer it...

Ok
Im Fine
But this could be the denial phase!
مایه افتخار که نیست ولی بزار افتخار کنه. حالا اونم فکر کنه انسان مفتخری هست به جایی بر نمیخوره.

اصن قبول!
۰۴ آذر ۹۳ ، ۲۱:۰۰ پلڪــــ شیشـہ اے
کامنت هوالعشق و بگو ... من ریسه رفتم از خنده بانو ... روحتون شاد 

مورد دوم هم برای بعضی مواقع خیلی پیشنهاد 20 هستش.

+ بعدم چه اشکالی داره کسی زیر پر و بال دوتا جوون و بگیره
+ بعضیا ازدواج می کنن دانشجو هستند ، حقوقم ندارند ولی یه آب باریکه دارند، پدر مادرشونم توانایی کمک کردن بهشون رو دارند چه اشکالی داره خب.
 

+گرفتن زیر بال و پر دو تا کفتر عاشق خیلیم خوبه! ولی اون دو تا کفتر عاشق نباید ادعاشون بشه دیگه! کفترا باید تواضع یاد بگیرن!
Denial phase...

I hope you pass this phase soon...

With no Intervention,the patient would stay in this phase for his whole life.
آیکون تایید حرف اونایی که سوال پرسیدن مگه ازدواج کردن هم افتخار داره؟!
اما آیکون تایید فقط در حد سوال نه بیشتر!!

آیکون عجب !
۰۸ آذر ۹۳ ، ۲۱:۵۳ خارج ازچارچوب
افتخارش برای پدر مادرشه که حمایت کردن ازدواج کنه.ولی الان بدون حمایت مالی والدین چه بسا خواستگاری هم نشه رفت!

داداش برای کربلا ناز نکن.من ناز کردم دور از جونت مثل بز پشیمونم

من پشیمون نیستم. چون نمی تونستم. هرچند دلم می سوزه.
طرف با پشتوانه ی مالی پدرجان ازدواج میکنه، بعدش خانومش کل عقده های مالی زمان تجردش رو اون موقع میخواد صاف کنه! این خیلی حرص داره!!

اینم جالبه!
ععععععععععععععععععععععععع!!!!

چقد اونایی ک اینجان زبان بلتن 


همچنان ععععععععععععععععععععععععععععع!!!!!

بعععععله!
۱۱ آذر ۹۳ ، ۰۱:۰۵ زهره سعادتمند
یه پست اینجا بود که حذف شد!
گفتم بگم که فک نکنید حواسمون نیست و اینجا هر کی هرکیه! 
:D

ما به حواس جمع شما شک نداریم :دی
۱۵ آذر ۹۳ ، ۰۱:۱۱ خانم معلم
سلام 

اولا از ابتکار 4 گزینه ای کردنتون بسیار خوشمون اومد . حد اقلش اینه که دهه شصتی ها هنوز میتونن ابتکار از خودشون بخرج بدن ولی دهه بعدی ها رو چه عرض کنم !!! 

بعدش مورد دوم رو باید بگم فعلا کسی سمت ازدواج نمیره که بعدش بخاد پز بده یا نده ... انگار یه بیماری مسری که بلافاصله منجر به مرگ میشه !! 

در مورد تلفن هم فکر کنم یه مشاوره بری بد نیست ، انگار کار با سیستم اداری دولتی حسابی دمغ ت کرده 

میوه فروشهای این چنینی آدم های بدی هستند . ( تنها جمله ای که به ذهنم رسید !) ((:

سلام. کلا با همه ی نظراتتون موافقم!
3: دقیقا شناخت شما از تلفون عمومی چیه غیر از این تعریف؟
4: خب به جاش ارزون تره دیگه! بعدم قرار نیست خیلی بهتون خوش بگذره آقا دنیا خونه ی خاله نیستش که! یه کمی هم میوه ی خراب بخورید مسموم شید گوشت هایی که از حرام و گناه روییده از بالا و پایین دفع بشه!بعله!
4دوم: خودتون نمیخواید انفاق کنید خب!


خوشحالم که هنوز در قید و بند حیاتید!
۰۵ دی ۹۳ ، ۱۱:۵۳ یک دانه شن
انقد از سیستم های دولتی ایراد نگیرین. میایم می بینیم اینجا همینطوری یهویی با صاحبش بلاک شده ها.
کاش فقط با پشتوانه مالی پدرشون ازدواج کنن من آدم دیدم با پشتوانه شغلی پدرش حتی! می خواسته ازدواج کنه. خودش بیکار بود هی از شغل پدرش تعریف می کرد.
میوه نخرید آقا هم گرونه هم مسمومه.

هم مسموم؟! خب از کمبود ویتامین راشیتیسم بگیریم بهتره؟!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">