پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

خلاصه که اینطوور!

يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۲ ب.ظ

به نام خدا

پدرهای ما وقتی میرفتن دانشگاه و درس می خوندن و درسشون تموم می شد و سربازی می رفتن، خیالشون راحت بود که کارشون رو درست انجام دادند و مملکت هم از توان و انرژی جوونی اونها استفاده می کنه و میرن توی یک اداره ای و سازمانی، سی سال کار میکنند و همونجا بازنشسته میشن.

حالا ولی دیگه عمدتا استخدامی اتفاق نمی افته. قراردادها کوتاه مدته و بسیار اتفاق می افته که بعد از چند بار تمدید قرارداد، افراد از شرایط اونجا خسته میشن و بیرون میان و یا کنار گذاشته میشن. دیگه کسی نمی دونه مثلا پنج سال یا ده سال دیگه اصلا هنوز توی این سازمان هست یا نه. سازمانهای رکود زده بودجه ای برای استخدام ندارن و علاقه ای به ایجاد تعهد مالی جدید هم ندارند.

نتیجه ی افزایش شدید جمعیت، بدون سنجیدن تمهیدهایی برای مدیریت آینده، میشه اوضاع امروز مملکت ما.

به همین سادگی.

خیالتون راحت.

بچه های ما این وضعیت رو تجربه نخواهند کرد.

بنابراین از این فرصت تاریخی نهایت استفاده رو ببرید تا خاطراتی شنیدنی برای بچه هاتون، از جوونی و عمر به فنا رفتتون داشته باشید!

۹۳/۰۹/۲۳
پشت کوهها

نظرات  (۱۲)

۲۳ آذر ۹۳ ، ۲۳:۴۱ زهره سعادتمند
ینی هنوز امیدی هست؟ که بچه هامون وضع شون درست باشه؟
من واسه پسرم نگرانم.
بچه م چجوری بیست سالگی ازدواج کنه؟!

نگران نباشید
فقط مساله اینه که به دلیل کاهش جمعیت، دیگه نمی تونید چهل جا برید براش خواستگاری!
۲۵ آذر ۹۳ ، ۰۵:۵۰ محمد مهدی
سیاه نُمایی!

اصن همینه که هس :إ
چ قدر رک گفتین!
:(

اتفاقا پست اخیر من هم درباره همین موضوعه

ما هم :(
۲۶ آذر ۹۳ ، ۱۶:۱۱ فانوس جزیره
سلام علیکم مومن

شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات

قرار اینترنتی وبلاگ نویسان جهت
دیدار با خانواده شهید مدافع حرم محمدحسین مرادی
جهت حضور و ثبت نام مراجعه کنید به وبلاگ فانوس جزیره

لطفا رسانه باشید

عاقبتتون بخیر به حق حضرت ابوتراب
چقد ما بدبختیم:) ولی من خنده ام میگیره باحاله.ما دهه شصتی ها باید تو تاریخ ثبت شیم.از دهه ما مشخصه روزگار کدوم انگشتشو سمت ما گرفته.خوب مارو لایک کردن:)

الکی نیس من از لایک کردن بدم میاد !
۲۷ آذر ۹۳ ، ۱۸:۱۶ زهره سعادتمند
ینی اون موقع هنوز خواستگاری از مد نیفتاده؟!
ای بابا، من حوصله ندارم چهل جا برم!

مهز مادری کجا دازه میره؟
به کجا داریم میریم ما؟! :دی
۲۸ آذر ۹۳ ، ۱۱:۴۳ پلڪــــ شیشـہ اے
نسل سوخته .. تا این حد ؟!
منظورم اینه که بدی اوضاع تا همین حدیه که نوشتین ؟!

من کلی محذوریت دارم تازه!
من از الان نگران بعد از فارغ التحصیلی مم :-(

از الان به فکر کار باشید! فردا دیره!
۲۹ آذر ۹۳ ، ۲۳:۱۸ خانوم کوچولو
از ماست که برماست ...
خیلی هم نباس دیر بشه برامون
یخده تلاش میخواد و همت
بخوایم لنگ رو لنگ بزاریم الکی فکر کنیم که خب اوضاع بعدیامون معلومه خراب میره ..
قبلی های ما همت داشتن و تلاش ..
خدای قبلیا خدای بعدیام هست دیگه
آخرشم که آرزو بر جوانان اصلنم عیب نیست ..


همه ی حرف من این بود که اوضاع بعدیامون خراب نخواهد بود. که گویا نگرفتید.
۳۰ آذر ۹۳ ، ۲۲:۳۳ خیال رنگی
ولی من همچنان معتقدم تف تو سیستم ِ آموزشی!!!

اون که اصن حرفی توش نیس!
۰۱ دی ۹۳ ، ۲۲:۲۷ خارج ازچارچوب
ما اینجا میایم پست‌های فانی و طنز بخونیما.جایی که درد میکنه رو نیش‌گون می‌گیری؟

بعضی چیزا رو نمی تونم نگم!
۰۵ دی ۹۳ ، ۱۱:۵۵ یک دانه شن
حرف شما صرفاً برای آقایان درسته و لازم. اما من اصلا دوست ندارم یه جایی سی سال کار کنم نابود میشم.

ینی مثلا پنج سال اینجا، پنج سال اونجا؟! سی سال کار کردن یعنی تا بازنشستگی.ما که همیشه قرار نیس جوون بمونیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">