همین
يكشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۰، ۰۳:۰۷ ق.ظ
به نام خدا
گاهی وقتها آدم باید برود گم بشود. یعنی برود توی یک بازار شلوغ مثلا. از همانجایی که گوشه ی چادر مادر از دستش رها شده همانجا بنشیند. راحت هم بنشیند. وگریه کند . وگریه کند تا شاید دوباره پیدا شود. حالا پیدایش کنند چه بهتر. ولی مهم اینست که دوباره پیدا بشود.
گاهی وقتها آدم باید برود گم بشود. تا شاید دوباره پیدا بشود.
همین
۹۰/۰۱/۱۴
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد