Title-less
چهارشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۰، ۰۹:۵۱ ب.ظ
به نام خدا
...و پناه می برم به تو
از روزگاری که می گذرد
و آینه ای که دیگر مرا نشان نمی دهد
و ذهنی که همه چیز را از یاد می برد
الا "نمیدانم" هایم را
و منی که تنها نشانه ی بودنم
مجهول مجعولیست که علائم حیاتی منست .
پانوشت: به جان خودم کسی مجبور به خواندن این پریشان نوشته های ضعیف نیست. پس خرده نگیرید و ما را رها کنید در این ر ن ج بی حساب...
۹۰/۰۱/۳۱