تکه پاره ها
سه شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۰، ۰۹:۵۱ ب.ظ
به نام خدا
۱- شاید تکه هایم را کنار هم گذاشتم دوباره. ولی٬ خوب می دانم آینه های شکسته هرگز تصویر گذشته شان را نشان نخواهند داد.
۲- وقتی تو نیستی من گم می شوم میان همه ی آنچیزهایی که من هستند ومن نیستم. "من" بی "تو" صرف مطلق هیچ است. صرف عبث.
۳-من روحت را نمی خواهم. تو فقط وقتی توی چشمهایم خیره می شوی به من دروغ نگو.
۴- مرا به دل نبستن متهم نکن٬ وقتی که میدانم فردا این منم که اینجا ایستاده ام. تنها.
۵- کسی که از شوق حادثه ای ساده ٬عاشقانه می نویسد تقصیری ندارد. تقصیر در تعریف "حادثه ی ساده " است.
۹۰/۰۳/۱۰
5-حادثه ای که عاشقانه ها را تحریک کند، هیچ هم ساده نیست!
3-روحش را تسخیر کن!، دیگر دروغ نخواهد گفت.