Title-less
جمعه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۰، ۰۶:۱۲ ب.ظ
به نام خدا
آقا من یک جایی کارم گیر کرده.گیر که چه عرض کنم. شده یه گره کور! منتظر یه اتفاقی هستم که بیفته واین گیره واشه. از اونجایی که می بینم اگه تو این مدت بخوام بنویسم قاعدتا حرف حسابی نمیزنم(یکی نیس بگه مگه جز مزخرف گفتنم بلدی تو؟) پس تا وقتی این گیره وانشه نمی نویسم. بالاخره درست نیس روان این سه تا ونصفی آدمی که اینجا رو میخونن به خاطر حال ما "پریش" بشه.
هر کی دعا بلده دعا کنه . هرکی بلد نیس لطفا بگه آمین!
۹۰/۰۳/۲۰
من اون نصفه ام که میام اینجا رو میخونم!
انشاالله که این گره هم باز میشه و اون اتفاقه با خیر و سلامتی بیفته...
من دیشب برای همه دعا کردم( البته اگه دعام بگیره) الانم دعا میکنم و هم میگم آمین!
هم دردی نوشت: خیلی بده گیر کنی و منتظر یه اتفاق باشی برای باز شدن گره ها...
همه چی درست میشه...[لبخند
---: کلی امید دادمااا! یکی می گفت امیدواری دادن به من نمیاد!