روبراه
چهارشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۰، ۰۲:۴۱ ب.ظ
به نام خدا
چیزی نیست
چیزی نیست
رو به راهم
روبه "راه"
راهی که تو برایم باقی گذاشتی .
۹۰/۰۴/۰۸
به نام خدا
چیزی نیست
چیزی نیست
رو به راهم
روبه "راه"
راهی که تو برایم باقی گذاشتی .
طهورا
سعادتمند
مدادتراش
زرنوشت
مدادتراش
bahar
مهدیا
مریم.ص
و هی آگهی دادم اینجا و آنجا
و هر روز
برای دلم
مشتری آمد و رفت
و هی این و آن
سرسری آمد و رفت
*
ولی هیچ کس واقعا
اتاق دلم را تماشا نکرد
دلم قفل بود
کسی قفل قلب مرا وا نکرد
*
یکی گفت:
چرا این اتاق
پر از دود و آه است
یکی گفت:
چه دیوارهایش سیاه است
یکی گفت:
چرا نور اینجا کم است
و آن دیگری گفت:
و انگار هر آجرش
فقط از غم و غصه و ماتم است
*
و رفتند و بعدش
دلم ماند بی مشتری
ومن تازه آن وقت گفتم:
خدایا تو قلب مرا می خری؟
*
و فردای آن روز
خدا آمد و توی قلبم نشست
و در را به روی همه
پشت خود بست
*
و من روی آن در نوشتم:
ببخشید، دیگر
برای شما جا نداریم
از این پس به جز او
کسی را نداریم.