زمین خدا
سه شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۰، ۰۵:۰۸ ق.ظ
به نام خدا
همیشه وقتی می افتم توی جاده و دور می شوم از همه جا ٬تنها چیزی که توی ذهنم تکرار می شود اینست که ببین٬ ببین چقدر زمین خدا وسیع است. آن خانه را ببین پای آن کوه٬ آن درختهای آن دور٬ آن مزرعه ی گندمی که آخرش پیدا نیست٬ آن دشتهای دور... ببین٬ زمین خدا چقدر وسیعست.
همیشه وقتی دیوارها از هرسو فشار میاورند تنها چیزی که در ذهنم تکرار می شود اینست که زمین خدا وسیعست ومن یک روز بی خبر خواهم رفت به سمت گوشه ای از این وسعت و بی توجه به هرچه وهر که بوده و هست قدم میزنم"پشت یک کوه" .
نترسید. جای شما تنگ نمی شود .زمین خدا وسیعست.
۹۰/۰۶/۲۲
پشت کوه دقیقا همون جائیست که ما الان توشیم!
(آیکون انسان پشت کوهی که همه اش پشت کوه بودن خودشون رو به رخ اون یکی ها میکشه!!)
منتظرم
یاعلی