قبل از استفاده حتما بررسی شود !
به نام خدا
ماسک رو که میزدی روی صورتت تازه شروع می شد. باید چند دور ,دور محوطه میدویدی و محض مزش هم که شده بشین پاشو و خیز رو با ماسک میرفتی. اونوقت بود که قشنگ صدای نفس زدن بچه ها از فیلترماسک رو می شد به وضوح شنید. نفس کشیدن سخت بود باهاش. چه برسه که بخوای بدوی. به قول جناب سروان, هرکی بعد از ظهرا پاتوقش قهوه خونه باشه همینجا معلوم میشه چون حتما نفس کم میاره.
بعد از محکم کردن بندای ماسک, جناب سروان خودشم یه نوبت بندای همه رو چک میکرد و مال هرکی یه ذره شل بود باز محکمشون میکرد. این وسط یه بنده خدایی ار بچه ها بود که از لحظه ای که ماسک رو زد در حال تغییر رنگ بود! بعد از چند دور دویدن و بشین پاشو, وقت باز کردن ماسکا که رسید به نکته ی جالبی پی بردیم. بنده ی خدا فیلتر ماسکش نو بود و هنوز برچسب روش باز نشده بود ! یعنی رسما هیچ هوایی نمی تونست داخل ماسک بشه ! همه ی ماها مونده بودیم اینهمه وقت چطوری نفس می کشیده. به قول جناب سروان فکر میکنید اینهمه شهید زمان جنگ از کجا اومده ؟!