اینقد مامانامون گفته بودن هستهی میوه رو نخورین، تو شکمتون درخت درمیآد، یه شب اومد بهم گفت بیا این پرتقالا رو با دونههاش بخوریم، بعد تو شکممون درخت دربیاد، بزرگ بشه، بعد از دستامون پرتقال آویزون بشه، کلی پرتقال داشته باشیم برای خوردن! اسمش مطهره بود. یه شب اینقد لپاشو کشیدم که دیگه قهر کرد و رفت! اینم عاقبت تنها دختربازی ما! فاعتبروا یا اولیالابصار!
.
اگه تازه 15ماه گذشته که پس با هم ترخیص میشیم دیگه؟ مگه کسری داشته باشی..
احتمالا تت تاثیر کارتون جک و لوبیای سحرآمیز قرار داشتین! مگه که کسری دارم! الان دلت بسوزه!
زمان ما تلهویزیون نبود. والت دیزنی نبود. جک نبود. لوبیا هم نبود. زمان ما مرغ تخم طلا بود و میمون ناقلا. زمان ما ته تهش یه پینوکیو بود. که عجب خری بود. زمان ما هوا خوب بود. غم بود. کم بود. شیرین بود. دلنشین بود..
.
اصنم دلم نمیسوزه. اصن همهی سربازای عالمم ترخیص بشن، یه ساعتم از خدمت من کم بشه، بازم دلم نمیسوزه. و خیلی خیلی خیلی خیلی خوشحالم که کسری داری. کاش بزنه و بیشتر کسری بیاری!
شیطونه میگه کسریام رو بیخیال شم بذارم تو زودتر ترخیص شیاااا !