به نام خدا
بعضی آدمها وقتی دارند توی پیاده رو و خیابان راه میروند انگار مرکز ثقل عالم و نقطه ی پرگار هستی می باشند وکانهو همه ی کائنات فی الحال محو تماشای آنهاست! به جان خودم! حالا در این حالات عرفانی خدا نکند مثلا پشت سر دو نفر از این افراد در پیاده رو باشی و عجله داشته باشی. عرض پیاده رو به هر میزان هم باشد، این نقاط ثقل هستی همه ی آن را اشغال می کنند و دریغ از ذره ای نگاه به انسانهای حقیری چون ما که تنه زدن به دیگران را در قاموس رفتاری خود مجاز نمی دانند. آدم می ماند اینها در کجا سیر می کنند و با خودشان چه فکر می کنند و در مخیله شان چه میگذرد دقیقا ؟!
خود حضرت خدا هم یک جایی در آن کتابش که توی طاقچه ی خانه ی ما دارد خاک میخورد گفته است که "بندگان خدای رحمان کسانی هستند که بر روی زمین به تواضع راه میروند".
خیلی حرف هست ها ! این را خود خدا گفته است.خدا بالاخره به دلیل خدا بودنش یک چیزهایی میداند و حرفهای خوبی می زند. می گوید بندگان ما تواضعشان حتی در راه رفتنشان هم پیداست. راستی وقتی شما راه میروید حواستان هست که بر زمین با تکبر قدم برندارید؟
.
.
وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى
الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً
(فرقان63) ؛
و بندگان خداى رحمان کسانىاند که روى زمین بى تکبّر راه مىروند، و هر گاه جاهلان آنان را طرف خطاب قرار دهند (و سخنان نابخردانه گویند) با ملایمت(و سلامت نفس) پاسخ دهند