پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

Title-less

يكشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۲:۱۶ ق.ظ
به نام خدا

 

 

امروز فکر می کردم

که باید عادت کنم به عادت نکردن

ولی توی این عادت نکردن

گاهی عادت شکنی می کنم

و عادت می کنم

به عادت نکردن

میدانم

میدانم

چیزهایی هستند که نباید باشند

ولی هستند.

به همین سادگی

 

 

۹۰/۰۲/۲۵
پشت کوهها

نظرات  (۱۰)

I could just understand a little from your words !!!

I didnt undrestand even a word !
۲۵ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۳۲ خصوصی عمومی شده !
چقدر عادت عادت کردید !
لا اله الا الله
۲۵ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۳۶ خصوصی عمومی شده !
تو خودت فهمیدی چی گفتی ؟!
سلام.
و وقتی داری عادت می کنی به عادت نکردن به یه جایی میرسه آدم که بین عقل و دل بایستی راه هفتمی اختیار کنه!

به همین خوشمزگی!
اندر مزایای مصاحبت با بزرگان یکیش میشود نوشتن پست هایی در حد لالیگا
و آدم، اینچنین است.
تبریک و تسلیت می گم که به حوزۀ آدمیت وارد شدید.
من
به جاده های بی عبور
عادت دارم
تو
انقدرها هم
بی وفا نیستی
یاد تو
گاهی
خرق عادت می کند ...


غلامحسین محمدی
سلام
یادمه که یه شعر واسه همین عادت کردن و نکردن خونده بودم...اما هر چی میگردم پیداش نمیکنم...

عادت نکردن خوب نیست اما عادت کردن غم انگیزه...

چیزایی هستند که نباید باشند اما هستند...
اما نه! گاهی همین چیزها که نباید باشند هستند،لذت بخشند!!!
تو تقسیم بندی های ادبیاتی به این میگن سپید؟ یا موج ِ نو؟ یا نثر ساده؟ یا چی؟

بهش میگیم "هوی عمو! "
۰۲ آذر ۹۲ ، ۱۶:۱۱ یک دانه شن
قبلنا بهتر می نوشتین ها. اصلن آدم آرشیو رو می خونه فکر می کنه اومده یه وبلاگ دیگه.

اینا همه از اثرات این خدمته !
حالا هی من میگم شما بگید نه!
از "پشت کوهها" توی این اداره لعنتی تبدیل شدیم به "پشت میزها" !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">