پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

به نام خدا

تنهایی فقط اونجاش که یه چیزی توی گوشیت می خونی و خوشت میاد که برا کسی بفرستی. ولی هرچی می گردی کسی رو پیدا نمی کنی. نه اینکه کسی رو نداشته باشی. نه. که هیشکی مثه تو فکر نمی کنه. 

پشت کوهها
۱۷ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۱۰

به نام خدا

یه مدت یه سفر بودم. بعد یه سفر دیگه. دوباره یه سفر دیگه. و لای اینا وقت نمی شد خودمو توی آینه نگاه کنم حتی. طوری که وقتی همین هفته ی قبل نگاه کردم، یهو برگشتم و دوباره نگاه کردم. جدی جدی حس کردم خودمو خیلی وقته ندیدم. حتی یه لحظه فک کردم که فک نمی کردم این شکلی باشم. ولی این شکلی بودم. اول گفتم خب دارم پیر میشم. نرماله. بعد گفتم نه، واقعاً مدتها به خودم فک نکرده بودم. خیلی وقته خیلیا رو ندیدم. احتمالاً بازم نبینمشون! به طرز زیرپوستی دیگه هیچی مثل قبل نیست. هنوز خوب و بدشو نمیدونم. ما میگیم خوبه. شمام هرکی گفت بگید خوبه. 

پشت کوهها
۱۲ فروردين ۹۹ ، ۰۳:۱۴ ۵ نظر