پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

عنوان خاصی ندارد!

چهارشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۰، ۰۷:۱۸ ق.ظ

پانوشت: شخصا لهجه ی آبودانیا رو خیلی دوس دارم!

پانوشت دویم: یک شاعر معاصری هست که قطعه ی طرب انگیزی با این مضمون داره که میفرماد:

بارون بارون بارونه ...هی... (ترجیحا هی رو به صورت دسته جمعی تکرار کنید!) -عطف به هوای بارونی امروز صبح تهران.

۹۰/۰۸/۰۴
پشت کوهها

نظرات  (۱۱)

مال چه کلاسی بود این داستان؟ یا دوم بود یا سوم فک کنم. پس زاغه می بایست کلاس سوم یا چهارم بوده باشه که از جریان مطلع باشه! یه کم مشکوک نیست که گفته مو خودوم کلاس دومم؟ مرگ قذافی چطور؟ تحلیل کیهانو قبول دارین از قتلش؟ استیضاح دو وزیر چی می شه؟ رییس جمهور از وزیر اقتصادش دفاع می کنه؟سرنوشت ارباب سیار چی می شه؟ روابط ایران با خدام حرمین شریفین از این که هست بدتر می شه؟ این مدیرعامل بانک دولتی که دستگیر شده کیه و چی کار کرده دقیقا؟ اژه ای از پس این پرونده برمیاد؟ باز فلافل منطقی تره که روباه به خاطرش این همه شعر بگه و گرنه پنیر که نمی تونه مورد علاقه ی روباه باشه درسته؟ ضمنا درسته که مشکی رنگ عشقه ولی طبق آخرین اخبار طرف گویا دیگه مشکی نمی پوشه!

زاغه مشکوکه ولی مرگ قذافی به نظر من صرفا حاصل بی نظمی و بی قانونی وهیجان به اصطلاح انقلابیه.تحلیل کیهان همیشه یه پاش نظریه ی توطئس که لزوما نه همیشه درسته نه همیشه غلط. ولی اینجا درست نیست.رئیس جمهور قطعا از وزیرش حمایت می کنه.سرنوشت ارباب سیار هم چندون اهمیتی برا دستگاه دیپلماسی ما نداره. چون خیلیا معتقدن خود این طرف جزئی از برنامه ی امریکاست.ولی سیاستای اعمالی واعلامی ما قاعدتا یکی نیستن و به عنوان یه ایرانی صرفا نتیجه ی سرنوشتش رو پیگیری میکنن که قطعا توی دادگاه ایالات متحده محکوم میشه ومتعاقبش ایران محکوم میشه و چندون کاری از دست دستگاه دیپلماسی ما برنمیاد.سناریوهای این شکلی امریکا توی خاک خودش منطقی نیست که شکست بخوره.روابط ایران با عربستانم وضعیتای خیلی بدتر از اینو تجربه کرده.دهه ی شصت وکشتار حجاج ایرانی خاطرتون هست؟البته همیشه رابطه ی خوب هاشمی با خدام گرامی به داد نظام رسیده.مشروط به اینکه سناریوی فعلی امریکا صرفا تحت فشار قرار دادن مقطعی ایران به دلیلای مختلف باشه و اگه مرحله ی بعدی در نظر گرفته شده باشه قاعدتا آینده ی روابط قابل پیش بینی نیست.
سلام

هیچی باورنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صبح نمیشه...حسابی چسبید! خدا رو شکر...



روباه و زاغ حالا با هم به توافق می رسند! خیلی راحت!

بارون بارون بارونه !
.
من میخوام یه خواهشی ازتون بکنم.نه نگید!
میشه شما برای انتخابات مجلس کاندید بشید؟!
به جون خودم ستاد مردمی تشکیل میدیم با پول خودمون براتون کلی تبلیغ و این حرفا.من مطمئنم رای میارید.!
احساس میکنم شما خیلی باسواد تر از خیلی از نماینده های مجلسید!
کار سختی هم که نیس!
می تونسیتید هروقت خواستید ، نرید سر جلسه ها و بگید رفتید مثلا شیراز..که احتمالا حوزه انتخابیه تونه!
بعد تازه مشاوره هم خواستید، ما بچه های جان بر کف وبلاگتون، در خدمتیم!!

کلا خیلی فکرا دارم.!
اگه پایه بودید ، اجرا می کردیم!!
سریع این دکترا رو بگیرید، که ما دستمون پر باشه، که راحت شما رو عَلَم کنیم!
به جون خودم قابل اجراس.

.
.

هعی..
اصن مشخص نیس که این حرفا رو کسی داره میزنه که در اوج یاس فلسفی و سیاسی قرار داره..اصنم کسی نمیفهمه که این آدم احساس سیب زمینی بودن میکنه تو ایران ِ عزیزش..
دور از وطن افتاده ای اما نمیدانی
حال غریبی را که در خاک وطن باشد
..
.
چرا من این حرفا الان و اینجا زدم..
نخواستید،تاییدش نکنید.
فقط میخواستم اینا رو گفته باشم..

البته احتمالا تا خدمتم تموم شه نه دیگه از این چیزا چیزی حالیم باشه نه شما رو بشناسم!
.
وقتی پستو خوندم کلی حال کردم.چون خودمم لهجه آبادانیا رو خیلی دوس دارم
وقتی اومدم کامنت اول و جوابشو خوندم، دوباره همه چی یادم اومد..

ای بابا !
جان! به این کلاغه!
من به شخصه خعلی از لهجه آبادانیاو اهوازیاو..کلا اون ناحیه بدم میاد!یاد یه چیزایی میفتم!

دلتونم بخواد!
.
خدمت نیس این که شما میری
مهره سوزیه..

نظر لطفتونه!
اون نادر ِ پایین ِ شعر تو حلق و بینیمه!

به خودتون مسلط باشین!
سلام

جالب بید!
یاد باد آن روزگاران یاد باد!
+
اینجا هم اکنون بارانیست.
+
راستی چرا روباه رو تو دستتون نگرفتید که باهاش عکس بگیرید!

منتظرم
یاعلی
خیلی حال کرم بعد یک شب کاملا سیاسی
.
.
.
بچه ها حلا باهم ( اگرچه بارون بند اومده )
بارون بارون بارونه هی ...(هی شما که اون گوشه نشستی ...

حال کردم که حال کردی و از این حرفا!
وایییییی بارون دوست می داریم !
اینجا زیاد بارون میادا ولی تو این فصل کمتر شده دیگه !

راستی یه دیزی هم به نیست ما بزن حاجی !

کیه که بده !
:) هوووم. :)

:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">