Title-less
جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۱، ۱۱:۲۱ ب.ظ
به نام خدا
یک وقتهایی از عمر گرانبهایتان را اختصاص بدهید به اینکه بروید زیر نور ماه ,قدم بزنید و با خودتان آواز بخوانید.
فقط حواستان باشد کسی آن حوالی نباشد ترجیحا !
گذشته پشت کوهها
- بهمن ۱۴۰۱ (۱)
- دی ۱۴۰۱ (۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱)
- دی ۱۴۰۰ (۱)
- شهریور ۱۴۰۰ (۲)
- مرداد ۱۴۰۰ (۱)
- دی ۱۳۹۹ (۱)
- آذر ۱۳۹۹ (۱)
- مرداد ۱۳۹۹ (۱)
- تیر ۱۳۹۹ (۱)
- فروردين ۱۳۹۹ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱)
- دی ۱۳۹۷ (۱)
- مهر ۱۳۹۷ (۲)
- شهریور ۱۳۹۷ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱)
- فروردين ۱۳۹۷ (۲)
- خرداد ۱۳۹۶ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۱)
- اسفند ۱۳۹۵ (۱)
- بهمن ۱۳۹۵ (۱)
- آذر ۱۳۹۵ (۲)
- آبان ۱۳۹۵ (۲)
- مهر ۱۳۹۵ (۱)
- شهریور ۱۳۹۵ (۲)
- مرداد ۱۳۹۵ (۲)
- خرداد ۱۳۹۵ (۱)
- فروردين ۱۳۹۵ (۱)
- بهمن ۱۳۹۴ (۲)
- دی ۱۳۹۴ (۱)
- آذر ۱۳۹۴ (۱)
- مرداد ۱۳۹۴ (۱)
- تیر ۱۳۹۴ (۱)
- خرداد ۱۳۹۴ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۲)
- فروردين ۱۳۹۴ (۲)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲)
- دی ۱۳۹۳ (۳)
- آذر ۱۳۹۳ (۳)
- آبان ۱۳۹۳ (۳)
- مهر ۱۳۹۳ (۲)
- شهریور ۱۳۹۳ (۳)
- مرداد ۱۳۹۳ (۲)
- تیر ۱۳۹۳ (۴)
- خرداد ۱۳۹۳ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۲)
- فروردين ۱۳۹۳ (۳)
- اسفند ۱۳۹۲ (۳)
- بهمن ۱۳۹۲ (۴)
- دی ۱۳۹۲ (۴)
- آذر ۱۳۹۲ (۴)
- آبان ۱۳۹۲ (۳)
- مهر ۱۳۹۲ (۳)
- شهریور ۱۳۹۲ (۵)
- مرداد ۱۳۹۲ (۳)
- تیر ۱۳۹۲ (۵)
- خرداد ۱۳۹۲ (۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۸)
- فروردين ۱۳۹۲ (۶)
- اسفند ۱۳۹۱ (۷)
- بهمن ۱۳۹۱ (۸)
- دی ۱۳۹۱ (۱۵)
- آذر ۱۳۹۱ (۱۱)
- آبان ۱۳۹۱ (۸)
- مهر ۱۳۹۱ (۱۴)
- شهریور ۱۳۹۱ (۱۲)
- مرداد ۱۳۹۱ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۱ (۱۱)
- خرداد ۱۳۹۱ (۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۱ (۱۱)
- فروردين ۱۳۹۱ (۱۶)
- اسفند ۱۳۹۰ (۱۶)
- بهمن ۱۳۹۰ (۱۳)
- دی ۱۳۹۰ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۰ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۰ (۱۷)
- مهر ۱۳۹۰ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۰ (۱۲)
- مرداد ۱۳۹۰ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۰ (۲۳)
- خرداد ۱۳۹۰ (۱۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۰ (۲۷)
- فروردين ۱۳۹۰ (۱۱)
- اسفند ۱۳۸۹ (۱۲)
- بهمن ۱۳۸۹ (۵)
۱۸ فروردين ۹۱ ، ۲۳:۳۸
زرنوشت
زرنوشت
دل عاشق می خواد که همه ندارن. هعی روزگار!
همین مونده که شما آواز بخونید واقعا!!!
توصیه می کنم شما هم امتحان کنید واقعا!
۱۹ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۱۱
مدادتراش
مدادتراش
سلام
آقا با ماه حرف بزنیم مفیدتر نیست؟!
ما دوست داریم براش حرف بزنیم! بعدشم اینکه کسی هم چیزی گفت بهمون!
داد چطور؟ میشه زد؟
آخه میدونید که مساله ی مهمی رو مطرح کردید!!!
آقا با ماه حرف بزنیم مفیدتر نیست؟!
ما دوست داریم براش حرف بزنیم! بعدشم اینکه کسی هم چیزی گفت بهمون!
داد چطور؟ میشه زد؟
آخه میدونید که مساله ی مهمی رو مطرح کردید!!!
۱۹ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۳۸
مخمصه
مخمصه
اگه از بین این همه آسمون خراش
ماهی چیزی پیدا بود
چشم
ولی نیست تو آسمون این شهر
ماهی چیزی پیدا بود
چشم
ولی نیست تو آسمون این شهر
۱۹ فروردين ۹۱ ، ۰۱:۰۷
خانوم هشت پا
خانوم هشت پا
:)
خوشمان آمد.
خوشمان آمد.
۱۹ فروردين ۹۱ ، ۰۴:۴۱
تنهایی
تنهایی
چشم !
کسی باشد هم اشکال ندارد حتی !
کسی باشد هم اشکال ندارد حتی !
۱۹ فروردين ۹۱ ، ۰۸:۳۹
خانوم جون
خانوم جون
نشنفه کسی، شما که غریبه نیستی.
قبلاً انجام شده و بعداً هم احتمالاً بشود!
جونم براتون بگه از قضا ما خعلی امتحان کردیم این تجویز شما رو! انصافی جوابم می ده. رفته بودیم جهادی خراسان شمالی. شب می رفتیم مسجد تو راه انقدددد "ی ساربان" نامجو رو عربده می زدیم تا بمیریم.
روزگاری بودها! بعله.
روزگاری بودها! بعله.
۱۹ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۵۵
زهره سعادتمند
زهره سعادتمند
اصولا ناب ترین اوقات گرانبهای زندگی همچین موقعیت هایی ست.
البته یک چیزهایی هست که انسان دوست داره دونفره بیشتر تجربه ش کنه!
البته تر او نفر دوم باید سعه ی صدر داشته باشه تا صدای ما رو تحمل کنه و به روی خودش نیاره!
البته یک چیزهایی هست که انسان دوست داره دونفره بیشتر تجربه ش کنه!
البته تر او نفر دوم باید سعه ی صدر داشته باشه تا صدای ما رو تحمل کنه و به روی خودش نیاره!
۱۹ فروردين ۹۱ ، ۱۳:۱۰
bahar
bahar
یعنی خوشم میاد شادی ِ ملی دارین!!
چه همه تائیدم میکنن این کارو!! من که فقط یا خودم حرف میزنم! آواز ماواز نمی خونم! یعنی اصن همچین خونواده ای تیستیم :))
چه همه تائیدم میکنن این کارو!! من که فقط یا خودم حرف میزنم! آواز ماواز نمی خونم! یعنی اصن همچین خونواده ای تیستیم :))
۱۹ فروردين ۹۱ ، ۱۶:۱۸
فــــــ ــانـــــ ــوس
فــــــ ــانـــــ ــوس
بهش فکر نکرده بودم ..
ما خودمون پیشکسوتیم داداش!!!!
ینی پریشب براشون تو خوابگاه ...آره...
ینی پریشب براشون تو خوابگاه ...آره...
۱۹ فروردين ۹۱ ، ۲۳:۲۹
گمنام
گمنام
خب که چی بشه؟!
چرا من اصلن ذوق ندارم واسه این چیزا!
چرا من اصلن ذوق ندارم واسه این چیزا!
۲۰ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۴۰
مریم.ص
مریم.ص
واویلا به بخش آوازش.
واویلا
.
واویلا
.
من آواز خوندن رو خیلی دوست دارم
هرچند استعدادم -صفره اما لذت بخشه
و چه لحظه ی دردناکی بوده اونی که تو پست پایینی نوشتید