پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

دنیا در دستان من بود!

دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۵۳ ب.ظ
به نام خدا


بی مقدمه این دو تا عکس رو ( + و + ) یه جایی بعد از مدتها دیدم و یادم افتاد که یه روزی دنیا رو کف دستام داشتم ! 

۹۱/۰۵/۳۰
پشت کوهها

نظرات  (۲۴)

ئه
یادش بخیر!
مثل یه روزی که دنیا توی دستای منم بود و... نبود!
راستی بنر جدیدتون مبارک:)
الهی..
من اون چاقوهه دستم باشهٰ با یه کم جیگر(یا هر چیز دیگه) دنیا رو از خودم می گیرم!
چرا بود
یعنی همش به خاطر سربازیه یا به خاطر اینه که آدم هرچقدر بیشتر جلو میره زندگی سخت تر میشه ؟
هدرتونونم مث عکساتون زیباست
من و بگو همیشه فکر می کردم دنیا پرتقالیه !

نگو که گوجه ای بوده ما خبر نداشتیم
میگم این دنیا چند وقتی اینوار پیداش نبودا
نگو روی دستای شما بوده
هدر جدیدتون هم مبارک
چ واقعی :)


البته من اون گوجه ها رو بیشتر دوست دارما، ینی اونا رو خیلی دوس دارم ک توو دستام باشن. خودت بکاری خودت بچینی ، مممممممممممممممممممممم

اما در مورد موجود زنده نمی تونم نظر خاصی داشته باشم :|
چرا دنیا ؟!!
ازین دنیاهای شما طرف های ما زیاد هست ، در دستانمان ، دور و برمان ، اما دروغ نگفته اند که هر چه نایاب تر ، ارزشمندتر...
برای ما مسئله کاملا طبیعی هست و برای شما دنیا
.
.
عید با کمی تأخیر مبارکتان
دنیای هممون یه روزی، خیلی کوچیک بود با دلخوشی های کوچیک.دنیای قشنگ تری بود ...

به دلیل ترس از هر گونه جک و جونور و پرنده و خزنده درمورد عکس نظر نمیدم که حالتون گرفته نشه! :دی
بله یادمون میاد. یادش به خیر! اون زمانا همه دنیا کف دست چپتون بود دوربین کف دست راستتون!
دهنت... (آسفالت)! [قصد بی‌ادبی نداشتم، تا جمله‌تون رو خوندم، گفتم!)
.
دنبا، زن، بچه، ثروت... ایناس که آدما رو می‌بره پشت کوه.
البته منظورم از این پشت کوه، یه چیزی بود که فقط هم‌کلاس‌های دبستان‌م اینو می‌دونن. شما همون «دهن آدمو سرویس می‌کنن» بخون.
گنجشکو بیخیال.
گوجه گیلاسیو بچسب:)
۳۱ مرداد ۹۱ ، ۲۱:۲۷ زهره سعادتمند
هعی..
۳۱ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۱۴ جهاد جهانی
سلام پسرم
من که دربست خراب این هدرتم
چقــــــــــــدر خوشحال شدم که خورده کاری شما انجام شد
خوش به حالتون.چه دنیای کوچیک بی غل و غش دوست داشتنی ای داشتین ...

کوچیک نبودا! هنوزم کوچیک نیس!
چرا؟شمام اگه داداش هایی داشتید که تفریحشون ترسوندن شما باشه با انواع و اقسام این جک و جونورا دیگه نمیگید چرا! من امنیت جانی ندارم تو خونه مون
یه بار باید از خاطراتم درمورد شوخی شهرستانی های داداش هام بنویسم که چه جور با همین پرنده ها منو تا مرز سکته بردن!
به همین زودی پیگرد شدین؟ چک اولو که بخورین ما رم لو می دین. می دونم.
یاد نارنج و چاقو افتادم...
کسی نره بیرون!یه پستی اینجا بود که العان نیس
من فک می کردم اسمش گونگیشته ک


منظورم این بود ک ن تنها این فسقلی بلکم هر نوع موجود زنده ی دیگه ای رو دوس ندارم توی دستام داشته باشم
(البته بچه ی آدمیزاد استثناس ها )
چرا حذف؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">