پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

پس از اسباب کشی

جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۲:۵۷ ق.ظ

به نام خدا


1- یک پیرزنی اینجا طبقه ی پایین ما نشسته و یک پیرمردی طبقه ی بالا. قویا احساس می کنم من این وسط یه مانع ایجاد کردم و رسالت خودم میدونم که اینا رو ظرف مدتی که اینجا هستم به هم برسونم! پیرزنه تنها زندگی میکنه و به غایت بیکاره. ینی اگه روزی چهار مرتبه از توی راهرو رد شم در روز باز میکنه و حال واحوال میکنه و قربون صدقم میره! اصن یه وضیاا. اگرم مثلا یه روز نرم بیرون زنگ میزنه به خونه که کجایی پسرم نگرانت شدم صدات نمیاد! :|

2- یه کوچه ای اینجا روبروی ما هست بن بست! خلوت! دنج! اکازیون! اصن یه وضی! توی همین یه هفته دو سه مورد با دختر پسرای جوانی روبرو شدم که بدلیل مشکل مسکن ،داشتند اونجا مراتب علاقشون رو به هم ابراز میکردند! جالبه که به محض دیدن من با سرعت باورنکردنی فرار میکنند! هنوز نفهمیدم چرا. یه بار باید بگیرمشون ازشون بپرسم! :|

3- حال همه ی ما خوب است اما...
۹۲/۰۴/۲۱
پشت کوهها

نظرات  (۳۲)

باور نمی کنم.


کار خوبی می کنید.
پیرمرده خودش زن نداره؟

دیگه الان وارد خیابون و کوچه هم که میشیم باید یالا بگیم! :|


نه مجرده !  :|
۲۱ تیر ۹۲ ، ۰۳:۵۰ محمد مهدی
واسه این شماره2 یادِ یه لطیفه‌ای افتادم که مصاحبه‌ی یه نفر بود با یه بنده‌خدا که می‌خواست رئیس جمهور بشه. رئیس جمهوری که ادعاش بود با احداث یه فاحشه‌خونه -تعببیر خودش یه چیز دیگه بود البته!- تمام مشکلات مملکت اعم از ترافیک و مسکن و مدیریت رو حل می‌کنه. سانسوری نبود می‌نوشتم. هرچند فک کنم همین کامنتو هم باید سانسور کنی!

چه ایده های جالبی!
یکی بیاد اجرا کنه !
شاید مملکت گیر همین چیزاس ما حالیمون نی!
داداش یه خبر میدادی 
به هر حال یه پارچی  گلدونی قفسه پرنده ایی که میتونستیم برات جابجا کنیم
 

بابا شما تازه از سفر برگشتی باهاس استراحت کنی فعلن
زیارتت قبول داداش

حاجی پیر زنه پولداره ؟!

واجب شد یه سر بیام !


اکازیونه هاا !
بدو تا رو دست نبردن!
۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۷:۰۲ مـَـ ه جَـبـیـטּ
خدا قوت ..

حرف اول ..  ان شاء الله خیره ..

حرف دوم .. جوونن .. کاریشون نداشته باشین .

حرف سوم .. خدا رو شکر .

حرف دوم...عایا این صحیح است بانوی گرامی؟!

عایا ب دلیل وجود همان کوچه است ک آن پیرزن و پیرمرد آن خانه را برگزیده اند؟!!

 

عایا شما تمایل ندارید این مانع را از سر راه بربدارید تا دو تا جوون گذشته ب هم برسند؟؟!

 

 

عایا مسئولین پاسخگویند؟؟!!


اصن من دیگه از مسئولین ناامید شدماا !
۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۰:۰۶ فائزه سعادتمند
برید ببینید چیکار کردید که همه "موارد" به شما برمیخوره! :)

چی به ما برخورده؟!
سبب خیر که نمیشی آخه چرا مانع میشی.جاتونو با خانومه عوض کنید گناه داره.

نه اینطوری فایده نداره باید وارد عمل شیم!

 اما...

ما باور نمیکنیم !


شمام خوب کاری می کنید!
۲۲ تیر ۹۲ ، ۱۷:۳۲ زهره سعادتمند
به نظ من که از این پترس گری ها درنیارید و پیرزنه رو بذارید برای روز مبادا!
شاید اصن قسمت خودتون بود!

زبونتون رو طوری گاز بگیرید که تا حالا نگرفتید!
۲۲ تیر ۹۲ ، ۱۹:۴۵ مـَـ ه جَـبـیـטּ
ادامه ی حرف دوم ( :دی ) داشت :| .. نمیدونم چرا پاک کردم !!

نه ! صحیح نیست :|

:|
 اگه از جونتون سیر شدید به پیرزنی که چشمش شما رو گرفته از این پیشنهادا بدین! پیرمرده رو که قبلا هم دیده بوده حتما! از من میشنوید بیشترمواظب خودتون باشید!

من نگران خودمون شدم!

سلام

این صحنه ها ک دیگه همه جا دیده میشه ازدانشگاه گرفته تا یه جای دنج نزدیک محل شما

از ماها گذشته ولی ادم  میترسه با یه بچه بره بیرون

باید چشاشو ببندی بعضی جاها :دی

...

اصلا بیخیال

حال خود شوما خوبه ؟

بعد هم جدا شما موظفین در برابر اون حاج خانم و حاج آقا ها

ببینید من کی گفتم


حال خود مام خوبه
دوستان در اصل وظیفه ی ما تشکیک کردند یه نمه دو دل شدیم!

 ولی شوما خوب کاری نمیکنید که شدین سد راه خوشبختی جوونای توی کوچه و جوون های توی خونه

خوبه یکی با خودتون این کارو بکنه

خوبه؟ ن میخام بینم خوبه ؟


دقت می کنم می بینم خیلی نقش بدی رو به عهده گرفتیم!
۲۳ تیر ۹۲ ، ۰۰:۱۵ سیدمهدی ربیعی
الان زشته من احساسات واقعی خودمو بروز بدم

نه راحت باش پسرم!
۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۴:۳۶ واقعیت سوسک زده
پس فرار نکنند ؟
خب باید فرار کنند ...

وژدانن؟  :|
۲۳ تیر ۹۲ ، ۲۱:۵۵ استار بانو
ها هااااااااااااااااااااااااااااااااا 

ایول خیلی خندیدم 

حتما رسالتتونو انجام بدین

اکازیونو خوب اومدین:)))))))))))))))

:)
بیچاره ها!خب یه کم قیافه تو اصلاح کن ازت نترسن این گنجشکای عاشق!!

گنجشکا کاری به قیافه ندارن!
توی طبیعتشونه که از همه بترسن!
۲۴ تیر ۹۲ ، ۰۲:۲۰ صبحِ تابناک
خداوند ما ایرانی ها رآ آفرید تا نسل بشر و عاطفه منقرض نشود


احتمالن قیافه تان شبیه برادران فلان ارگان خاص است...

نسل عاطفه رو یه نمه گرفتم
نسل بشر چرا عایا؟!
راسی حالتون خوب شد؟ همون حالی که گفتین خوبه ما باور نکردیمااا

شما فعلن هرچی شنیدین باور نکنید تا بعد!
۲۴ تیر ۹۲ ، ۱۳:۳۳ واقعیت سوسک زده
اگه فرار نکنند یعنی عادی شده ... یعنی هم اونا براشون عادی شده هم جامعه ... پس همین که فرار می کنند باز جای شکرش باقیه! ... باید دعا کنیم فرار کنند !!!
پ.ن آیکن آدمی که از سر تاسف سرش را تکان میدهد ...

چه مسائل نهفته ای در این موضوع است!
بح بح!

دور و ورمان شده پر از اتفاقهایی که

 با دیدن یا شنیدنشان باید نُـــــچ نُـــــچ کنیم

و سر تکان بدیم فقط:)

خونه نو مبارک

سلام


ممنون وسلام :)
سلام
اسبه رفته اب تنی با اجازه :))

عاقا اینقدکار خیره که نگو .
شما این دو کفتر عاشقو به هم برسونین.
یه بهونه جور کنین. خو....
والا ماه رمضونی اگه اقدام کنید. تازه دوبل حساب میشه واستون.
اصن قسمت اینه شما واسطه بشی. بعدش در ادامه اونا در حق شما ...
 والا:)
اصن شما عایا احساس نمیکنید یه حسی در درون بهتون هی بگه. پاشو یه استینی بالا بزن.


بنده خدا امروز توی راهرو جلوم رو گرفته معذرت خواهی که پام درد میکنه نمی تونم بیام براتون غذا درست کنم پسرم!
من :| 
پیرمرده :|
کامبیز :|
۲۵ تیر ۹۲ ، ۰۲:۴۸ عارف عبداله‌زاده
یعنی چی که نوشتین: "توی طبیعتشونه که از همه بترسن!"
مگه من با شوما شوخی دارم؟ چطور جرات کردی در مورد گنجشکای مردم حرف بزنین ها؟

فهمیدین موضعِ سکوتم رو درمورد متن پست؟

من خراب این مواضع داغونتم ینی !
له له اصن!

بابا شوما که از مشکلات جوونا خبر داری. شوما که خودتون درد بی مسکنی کشیدید . خو جای اوکازیون مفت پیدا میکنید اعلام عمومی کنید 4 تا جوون بی مسکن بالاخره بعله!

 

ینی یه بار نشد حال ما بدون اما و اگر خوب باشه هااا


لدفن این قسمت "بالاخره بعله" رو یه نمه بیشتر شرح وبسط بدین برام دچار یه سری ابهاماتی هس!

راسدی! بن بست که خوب نیس! راه در رو نداره! من کامنت قبلیمو پس میگیرم اصن مورد اوکازیونی محسوب نمیشه! :-"

کامنت گرفته شده پس داده نمی شود! بالاخره بعله !
۲۵ تیر ۹۲ ، ۲۲:۵۷ یک دانه شن
پس شما اونجا چه کاره این؟ دست این پیرزن و پیرمرد رو بذارین تو دست هم دیگه. هم شما اجر اخروی می برین هم اونا از تنهایی درمیان.
 بند دوم هم مشکل پخش دارد بنابراین ما نظر نمی دهیم.

عجبا !
شما باید نگران مشکل پخشش باشین یا ما ؟! :|

شما خودتون که بهتر میدونید دیگه من درهمون حدی که میدونستم گفتم!


با تشکر از شما!
به علت اقتضا نکردن سنمان از گذاشتن نظر برای این پست معذوریم :دی

+ به امید اینکه دفعه بعد که پست گذاشتید حالتان خوب باشد...واقعی!

++ منزل نو هم مبارک :)

++ ممنون :)
۲۸ تیر ۹۲ ، ۱۸:۲۰ فائزه سعادتمند
همین موارد اکازیون!

عجب!
سلام.
بعد مدت ها اومدم
البته بودمو گهگاهی میخوندم .منتها نظری نداشتم :)
خوبه که سبب خیر باشید
به اون 2تا هم تو خیابون بنبست کاری نداشته باشید بهتره .به هر حال ...

خوش آمدید !
سلام

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">