پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

روح من در دلستر را با لبه ی میز باز می کتد

چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۴۸ ب.ظ

به نام خدا

سر ظهری توی اداره حوصلم نمیشه برم پیش بقیه غذا بخورم و میسپرم یکی غذام رو بیاره توی اتاق. یکی از بچه ها غذا رو برام میاره و می بینم یه دلستر هم گرفته. قاشق چنگال رو دستم میگیرم که یهو چشمم به دلستر میفته. یه دفه یادم میاد که دیشب خواب دیدم که داشتم توی اتاق غذا میخوردم و توی خواب، در دلستر رو با لبه ی میز باز کردم. خیلی جالبه که آدم بتونه خوابی رو که دیده یادش بمونه و بعدشم به انتخاب خودش اجراش کنه!

در دلستر رو با لبه ی میز باز می کنم و روی صندلی تکیه میدم و در عین حالی که در باز کن توی اتاق داشتیم، به خواسته ی روحم احترام میذارم!


۹۲/۱۲/۰۷
پشت کوهها

نظرات  (۲۵)

شما نمیگی  با این عملتون لبه ی میز بیت المال خط میفته ! واقعن که از تو بعید بود اینکارا  :D

ما بخدا دنیا و آخرت سرمون میشه!
میزش جاپونی اصله!
آخ نمیگه !
۰۸ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۴۳ پلڪــــ شیشـہ اے
سلام علیکم

ارواح مردمم چ مطالباتی دارن
احتمالا روح تون شکمو میباشد!

و اینکه مگه میشه در دلستر رو با میز باز کرد؟!

سلام.
بله ، ما می توانیم!
kheyli hal dad na?.....

اصن عجیب بود!
اگه میگفتین پاشدین دربازکن و برداشتین و در دلسترو وا کردین جای تعجب داشت!! بالاخره شیرازی بودن و ...
حوصلم نمیشه ِ اولش عاااالی بود!! فرزانه و ملیحه و شیما!! سه تا دوست ِ شیرازی ِ من! همیشه حوصلشون نمی شد :)))))))

من دیگه حرفی ندارم!
رویای صادقه
قدرتیِ خدا!

دوست داشتید گردن به پایین رو نداشتید ولی روحتون دلستر میخورد؟!
پس معلومه که به روح اعتقاد دارید!! :))))

اگر هم نداشتم پیدا کردم! :)

هوالعزیز

یکی باید بزنه دلو به دریا

یکی باید خبری از تو بیاره

یکی باید به ما یاد بده که شاید

اومدن  برای تو کاری نداره

کی می تونه از ته دلش بخنده

کو مسافر کوله بارشو ببنده

نه زمین گوش میده حرفهای بهارو

نه روی شاخه ها آواز پرنده

دل کی می تونه منتظر نباشه؟

کی نمی خواد از توی قفس رها شه؟

آسمون دق می کنه اگه ببینه

که زمین فرش قدمهای تو باشه

چند نفر روزای جمعه بی قرارن؟

چند نفر غروب که می شه چش به راهن؟

چند نفر تو این حوالی از تو می گن؟

روی جاده ها گل و گلاب می پاشن؟

حیف پیمونی که با خدا می بستیم

اون پیاله ای که یک شبه شکستیم

خدا گفته که میای در میزنی تو

آخرش به این طرف سر می زنی تو

راستی که جاده ها خاکی و خرابن

بهشون یه رنگ بهتر می زنی تو

تو که رفتی شبا موندن بی ستاره

خورشید از هوای ما بدش می اومد

تو که رفتی دلمون بهونه گیر شد

هر چی غم تو دنیا بود سرش می اومد

تو که رفتی دل ابرا پُرِ پُر شد

همه جا صحبت رفتن و سفر بود

حتی قاصدک نمی دونست که رفتی

اون خبر رسون بود امّا بی خبر بود

کجایی وقتی دلا هوایی می شه؟

ضربان قلبمون خدایی می شه؟

تو کدوم خونه ای که دوره از اینجا؟

دلامون از این جدایی خسته می شه؟

خیلی وقته دیگه هیچکی مهربون نیست

دیگه تو دست کسی رنگین کمون نیست

کسی در نمی زنه چیزی بیاره

یک نفر تو این شلوغی پهلوون نیست

بیا حرفهای نگفته خیلی داریم

به جز عشق تو دیگه هیچی نداریم

انتظارت کشیدن خیلی سخته

دستامون خالیه چی باید بیاریم؟

از غم نبودنت داریم می میریم

زیر بارون گناه آتیش می گیریم

انگاری صدای پا میاد ازون دور

تو رو هر جمعه توی جاده می بینیم

بگو تو شهرک ما پیاده می شی

رهبر آیینه و سجاده می شی

بگو احوال ما رو یه روز می پرسی

کشتی رو به زمین نهاده می شی

یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی

 

تو روح‌ت.

نظز لطفته!
۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۲۴ زهره سعادتمند
+ خیال رنگی

:|
 خوشبحال روحتون....

خیلی!
شما خواب ندیدی، من بعضی وقتها صحنه هایی رو میبینم که انگار  قبلا برام اتفاق افتاده  و میتونم پیش بینی کنم ادامه اش چی میشه.شمام هم اینطوری شدی؟ 

من بیشتر کابوسای شب قبلم رو در طول روز تجربه می کنم! :دی
به فکر افتادم یه گزارش بنویسم راجع به تاثیرات روحی روانی سربازی. بازم نمونه هایی از این دست داشتید بگید به عنوان فکت ها ازش بهره ببرم!!

بی خیال شید!
+ باران!

:)
چ قد خوب ک ب روحتون احترام میذارید ....

باشد که بقیه هم به روحمون احترام بذارن !
۱۵ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۰۶ خارج ازچارچوب
+ محمد مهدی

(البته غرضی ندارم جز پیروی از سبک جدید کامنتا)

:|
روح شما دلستر می خورد آیا؟ روح ما که خیلی خودش را تحویل بگیرد نهایت یه فلافل بخورد.تازه اونهم فرداش به صورت یک پفک یا بیسکویت مادر تعبیر میشه.

پفک خوب نیست ولی بیسکویت مارد خوب است!
خوشبختیم از آشنایی شون!

:)
۲۰ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۰۸ خادم الحسین
سلام.
با مطلب تبریک یا تسلیت به روزیم.
منتظر نظرات وحرف دل شما
سوالی طرح شده که انتظار می رود با دل جواب دهید...
منتظریم...
التماس دعا
یا علی مدد
عجب جریانی داشتین شما و روحتون (:


:)
۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۳:۲۷ علی بخشایش
سلام بسته ی نمایشگاهی فرهنگی تولید کرده ایم وبژه ایام فاطمیه ؛
هم دانلود کنید هم اگر مقدور است با باز نشر آن در وبلاگ وسایت خود به توزیع مجازی این بسته فرهنگی کمک نمایید چرا که ما در حوزه کارهای مجازی فوق العاده بی تجربه ایم!:
لینک دانلود:


با تشکر 
علی بخشایش (سلمان)
09137189400
اون کسی که ازین تمشک خوشگل عکس گرفته تا دهن مارو آب بندازه آیا به روح اعتقاد داره؟!!

آره! تازه روحش در دلستر رو با لبه میز باز میکنه!
یادتونه قبلا تا از دستتون عکس میذاشتین، یکی میومد میگفت دستتون مث دست خانوماس؟!! کجاس الان اون دوست عزیزمون؟:))


اون دوست عزیزمون بی خیال شده شمام بی خیال شید برید خونتون!
روحتون خیلی شاده ها !! :دی


شنگوله بیشتر!
۲۶ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۵۱ زهره سعادتمند
خب آخه واقعا دست تون مث خانوماس!
من که یادم نمیره اصن!

من دیگه حرفی ندارم! ( با لحن فامیل دور خوانده شود)
۲۶ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۴۵ مـَـ ه جَـبـیـטּ
آخ جون
روح بازی !

مثه اینکه فیلم ترسناک زیاد ندیدین!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">