پشت کوهها

گذشته پشت کوهها

نقطه سر خط

جمعه, ۲ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۳۸ ق.ظ

به نام خدا

دیروز ، بیست و چهار ماه تمام از روزی که ما لباس خدمت اجباری نظام وظیفه رو به تن کردیم و چند هفته بعدش اون لباس رو در آوردیم و در یکی از ادارات دولتی به عنوان نیروی امریه مشغول شدیم گذشت.

اعتراف می کنم که سخت نگذشت و نسبت به سربازهایی که توی پادگانها خدمت می کنند، اصطلاحا در کویت به سر می بردیم. ولی بعضی مسائل به اصل و ذات سربازی برمی گرده و نه به محل خدمت. توی این دو سال شخصا و عمیقا به ضعفهای جدی این سیستم نظام وظیفه ی موجود پی بردم (خیلی اتو کشیده شد می دونم!). هرچند که این موضوع از همون اول هم اصلا چیز پوشیده و پیچیده ای نبود. ولی وقتی خودت دو سال از عمرت به این ترتیب بگذره قطعا یه چیزایی یاد می گیری. حالا بعد از دو سال، از هفته ی بعد میرم سراغ همون موقعیت شغلی که دو سال پیش و قبل از خدمت پیدا کرده بودم! و در این مورد خدا رو شکر می کنم که مثل بقیه ی بچه ها و توی این سن و سال و شرایط اقتصادی مزخرف و بیکاری همه گیر، تازه قرار نیست به خیل عظیم بیکاران مملکت بپیوندم! خدایا دمت گرم!

نقطه سر خط.

۹۳/۰۸/۰۲
پشت کوهها

نظرات  (۱۴)

پسر شیرینی ما یادت نره :D

هواتو دارم :)
به سلامتی. کی بیایم شیرینی بخوریم!؟

سلامت باشید. ایشالا نصیب و قسمت همه داداشاتون!
آقا تبریک.کف مرتب!

عاقا رعایت کنید خواهش می کنم!
حتما شیرینی هم می خواید؟! :)
موفق باشید. به سلامتی

ممنونم. سلامت باشید.
۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۴:۵۸ یک دانه شن
سلام 
بالاخره تموم شد پس؟
به سلامتی ان شاالله

سلام
ممنونم. دو سال!
 فکر که می کنم می بینم زمان کمی نبود! همون بهتر که فکر نکنم!
رو.. رو... روحیههههه!
عالیههههههههههههههههههههههههه!
.
بنده هم تا آخر ماه در خدمت نظام و مسلمین هستم! اگه خدا قبول کنه..

تمومه دیگه!
۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۱:۴۹ مردی بنام شقایق ...
سلام

بی مقدمه

شیرینی اونم دوتا

هم پایان خدمت
هم کار

تازه وقتی کارتت اومد هم باید دوباره شیرینی بدی

بله هم...

سلام .
در این ایام سوگواری شما رو به هیاتهای مذهبی سطح شهر برای شام دعوت می کنم!
اصن بیاید محل خودمون!
۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۵:۵۳ زهره سعادتمند
خب الحمدلله.
 
خدا موانع ازدواج جوونا رو از سر راهشون برداره الهی!
;-)

موانع که زیاده! این فقط یکیش بود! :)
مبارک باشه یه مدرک به بقیه مدارک اضافه کردین:) حالا از این خدمتی که از هفته بعد میرید تعریف کنید .ببینم اینجام میتونید داعش و کامبیز داشته باشید؟:)

ممنونم
اینجا و اونجا نداره که!
سیستمای دولتی همشون سر و ته یه کرباسن!
۰۷ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۶ مصطفی کاظم لو (رزمنده سایبری)
سلام
خدا قوت
ان شاء الله عاقبت بخیر باشید

سلام و تشکر.

 خعلی جالبه

من رشته ام روابط بین الملل هست. 26 بهمن 1390 دفاع کردم. موضوعش در مورد مسائل هسته ای دولت نهم و دهم بود  یه استاد اصلاح طلب داور. هیچی دیگه اسید پاشید به پایان نامه.اینقدر بد اسید پاشید که چند روز بعد معذرت خواهی کرد. در این حد.  البته نمره ام خوب شد.

چند تا پست ها تون رو همینطوری سر زدم  انگار شمام علوم سیاسی بودین.

هیچی! همین طوری گفتم.

 


منم همون روز و سال دفاع کردم، داورمون هم عضو تیم مذاکره کننده ی هسته ای زمان خاتمی بود! ولی راهنما و مشاورم خعلی معرفت به خرج دادن و فقط بیست و پنج صدم کم شد نهایتا!

منم نیم کم شد. شدم 19و نیم. البته با مقاله و این ها .

موفق باشید. اگر هم موفق هستید موفق تر باشید.


شما هم همینطور.
چه حس خوبیه دوسال تو کار آدم وقفه بیفته ولی بعد دوسال دلش قرص باشه که بیکار نیست و نمیخواد بدوءع دنبال کار...

این همون حس عجیبه که دو ساله با منه!
کاش منم همین حس رو داشتم. البته من قبلش هم کاری نداشتم و بعدشم...
ناامیدی ای که تو دل جوون دانشجو یا سرباز رخنه میکنه برای کار نیافتن بعدش، خیلی بده...

بازم خداوند رو به صورت روزانه شکر کنید که انقلاب شد و سربازی رفتن شماها منتفی!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">