ای بابا !
به نام خدا
توی همین هفته ی اول بعد از تموم شدن خدمت فهمیدم که خدمت مزایایی داشت که از اون غافل بودیم.
مهمتر از همه اینکه کسی ازت توقعی نداره. مثلا کسی چندان نمی تونه بهت بگه چرا زن نمی گیری و به زندگیت سر و سامون نمیدی! چون سریعا بهش میگی آخه من سربازم! خب همین کافیه! یعنی دلیل قانع کننده تر از این اصن؟!
دوم موضوعه شغله. موقعیتای جدیدی سریعا بوجود میان. اصولا حق انتخاب داشتن خیلی هم چیز خوبی نیست! برا همینم همیشه سیستم کشورای کمونیستی رو می پسندیدم! سیستمی که برای لحظه لحظه ی زندگی آدما برنامه داره و به همه میگه که فلان ساعت در روز مثلا باید چکار بکنند! وقتی یه انتخاب جلوت باشه همه چی آرومه. ولی وقتی شد دو تا و سه تا، سخت میشه خب. البته خداوند رو شاکرم که توی این اوضاع رکود زده ی مملکت هوامون رو داره.
ولی دعا کنید که داریم مسیر زندگی سی سال آیندمون رو جهت میدیم!